مقالات

ساخت یک برند ساعت مچی: فصل 2

ساخت یک برند ساعت مچی: فصل 1

روشن نمودن نام و مفهوم برند از زبان توماس ون استارن کارشناس ساعت مچی:

در فصل دوم، جزئیات بیشتری به اشتراک خواهم گذاشت. یک نام و ایده دارم که برند باید چه باشد. همانطور که قول داده بودم، سفر را به اشتراک خواهم گذاشت.

شاید نیازی به گفتن نباشد، هر چیزی که در اینجا به شما نشان می دهیم در حال انجام است. برخی چیزها ممکن است در طول مسیر تکامل پیدا کنند، در حالی که جنبه های دیگر ممکن است باقی بماند. اما من قول دادم یک سفر بدون فیلتر را به اشتراک بگذارم و این چیزی است که در حال حاضر روی آن کار می کنیم.

ساخت یک برند ساعت مچی: فصل 1

بنابراین نام

خوب، لحظه هیجان انگیز درام، نام تجاری آینده من… VPC نام دارد. VPC مخفف Venustas Per Constantiam است که در لاتین به معنای “زیبایی از طریق محدودیت” است. تصمیم گرفته‌ام که یک جاه‌طلبی کلیدی برند را دقیقاً در این نام قرار دهم. شاید ندانید که به طرح های ساده تر علاقه دارم، بنابراین این نام پیش نمایشی از چیزهایی است که قرار است در آینده بیاید. قصد من این است که در درجه اول از مخفف VPC استفاده کنم و فقط از نام کامل در لوگو استفاده کنم.

یک صفحه موقت راه اندازی کرده ام که افراد می توانند علاقه خود را تا زمانی که یک وب سایت کامل ایجاد شود ثبت کنند. همانطور که مطمئناً درک می کنید، مهم است که افراد علاقه مند را در طول مسیر از دست ندهید، بنابراین تنظیم یک لیست پستی اولویت بود، حتی اگر سایت اکنون کمی برهنه به نظر برسد.

رویکرد معکوس برای ساختن برند ساعت مچی

در طول حرفه قبل از تغییر، در بسیاری از پروژه های برندسازی شرکتی شرکت داشتم. در طول سال ها، همه چیز به طور فزاینده ای استراتژیک و نظری شد. هفته ای نمی گذرد که «گورو» کتاب دیگری در مورد استراتژی برندسازی منتشر نکند. بسیاری از آنها به خوبی اثبات نشده اند و حتی بسیاری از آنها رد شده اند.

و سپس با مدیر یک برند مد هلندی ملاقات کردم که بسیار متفاوت بود. استراتژی برند ما؟ (ما آنچه را که فکر می کنیم جالب است را منتشر می کنیم. هر کسی که سلیقه ما را داشته باشد، مخاطب هدف ماست.)

اگر فقط به شخصیت منحصر به فرد خود اجازه دهید به طور مداوم بدرخشد، به طور خودکار و بدون زحمت یک نام تجاری هماهنگ می سازید. مهمتر از همه، شما چیزی می سازید که معتبر باشد و ساختاری برای جذب مخاطب هدف خیالی نیست.

در یک مفهوم گسترده، قصد داریم VPC را اجرا کنیم، از زیبایی شناسی برند گرفته تا نحوه برخوردم با مشتریان و شرکا. قیافه ها همان گونه خواهد بود که من دوست دارم آنها را ببینم، و ارتباطات، به سادگی، لحن صدای من خواهد بود. این ممکن است برنده هیچ جایزه برندینگ نشود، اما من مطمئن هستم که منجر به رضایت مشتریان خواهد شد. این در راستای فلسفه “1000 طرفدار واقعی” است که در فصل اول این مجموعه به آن اشاره کردم.

پس این به چه معناست؟

همانطور که از نامش پیداست، من می خواهم همه چیز را ساده نگه دارم. نه به روشی باهاوس/مینیمالیستی، بلکه به روشی که در این مقاله قبلی توضیح دادم. ترجیح ما ساعت های کمی ساده تر هستند. زمانی که ساعتی جذاب است و به مرور زمان جزئیات ظریف و زیبای خود را آشکار می کند، آن را دوست دارم.

طرح نباید از سراسر اتاق به سمت شما بپرد. بلکه باید یک رابطه کوچک خصوصی بین شما و ساعت روی مچ شما ایجاد کند. این نوعی محدودیت است.

طبیعتاً، به عنوان یک مرد قدیمی، برند ساعت من به دنیای قدیمی تکیه خواهد کرد. با این حال، هدف این است که از زبان طراحی الهام گرفته شده از کلاسیک استفاده کنیم بدون اینکه به سراغ حالات انتشار مجدد مستقیم برویم. این بدان معناست که برای مثال پتینه مصنوعی وجود ندارد. چالش، یافتن تعادل مناسب بین عناصر طراحی تاریخی و استفاده معاصر از آنهاست.

اگر به درستی انجام شود، نتیجه باید تقریباً عاری از یک زمینه زمانی باشد. به نظر من بهترین ساعت ها این کیفیت را دارند. آنها در سال 1960 تازه به نظر می رسیدند و هنوز هم هستند. این یک هدف بلندپروازانه است اما ارزش دنبال کردن دارد.

وسوسه انگیز است که به سراغ ساعت و برندی به سبک وینتیج بروید. هر چند می ترسم چنین طرح هایی به خوبی پیر نشوند. من مطمئن نیستم که تفسیر 2020 از سبک دهه 1960 همچنان در دهه 2040 کارساز باشد یا خیر. و ما می‌خواهیم مشتریان یا فرزندانشان هنوز از ساعت VPC خود لذت ببرند. بنابراین هدف این است که زبان طراحی قدیمی را به یک برنامه کاربردی کمتر اختصاص دهیم.

چاپ روی صفحه 1957

وسواسی شدن

وقتی چیزی مرا مجذوب خود می کند، می توانم دستم را گاز بگیرم و خودم را گم کنم. این پروژه هیچ تفاوتی ندارد. من، برای مثال، ماه‌هاست که در مورد فونت‌ها وسواس دارم. من می‌توانم یک قسمت کامل از ساخت برند ساعت مچی را به تنهایی به فونت‌ها اختصاص دهم.

در اینجا به یک نسخه کوتاه می پردازم. در آن زمان، صفحه‌های اکثر برندهای ساعت توسط تعداد معدودی از سازندگان ساعت تولید می‌شد. آن‌ها فونت‌هایی را توسعه دادند که در صورت چاپ بسیار کوچک، مانند صفحه ساعت مچی، خوانا باقی می‌ماند.

این فونت‌ها همچنین به‌طور ویژه برای چاپ پد بهینه‌سازی شده‌اند تا از تجمع جوهر، کشیدن و لکه‌دار شدن جلوگیری کنند. تایپ‌فیس‌های به‌دست‌آمده دارای یک سبک خاص از سریف و همچنین برخی موارد عجیب و غریب مانند As و 4s بودند. این ساعت‌ها منحصر به ساعت‌های قدیمی هستند و در دهه‌های بعد تا حد زیادی ناپدید شدند.

یک قسمت خلاصه در نتفلیکس وجود دارد که به Hoeffler & Co اختصاص داده شده است که این نوع فونت را بازسازی می کند. متأسفانه، آنها تصمیم گرفتند آن را مدرن تر و قابل استفاده تر کنند. در آن فرآیند، آنها سری های نوک تیز مشخصه را حذف کردند. ما ماه‌ها وقت صرف کرده‌ایم تا فونتی را پیدا کنیم که به حس کلی آن ساعت‌های قدیمی نزدیک‌تر باشد. ما یکی را پیدا کرده ایم.

از آن در لوگوی VPC به عنوان قصیده ای برای ساعت هایی از آنچه من دوران طلایی طراحی ساعت، دهه 1930-1970 می دانم، استفاده خواهد شد. این نوعی وسواس در مورد جزئیات است که من کاملاً دوست دارم خودم را در آن گم کنم. حدس می‌زنم اکنون زمین بازی خود را به این معنا ایجاد کرده‌ام.

لوگوهای اولیه VPC

بنابراین تایپ فیس اشاره ای به گذشته است و طرح کلی لوگو نیز خواهد بود. من می گویم “لوگو”، اما از نظر فنی، فقط یک امضا خواهد بود. ساعت سازان اولیه با نام (برند) خود شماره ها را امضا می کردند. این به طور کلی یا در یک یا دو خط مستقیم یا منحنی در امتداد صفحه انجام می شود.

به همین دلیل است که بسیاری از لوگوهای برند ساعت مچی بسیار شبیه به هم هستند. فونت ها از نظر فنی بهینه شده بودند و تقریباً فقط انتخاب یک امضای مستقیم یا منحنی باقی می ماند. من می خواهم آن سبک را تکرار کنم زیرا سادگی و ارزش تاریخی آن را دوست دارم. همچنین، احساس می‌کنم یک لوگوی بیش از حد مدرن روی یک ساعت مچی با الهام از سبک کلاسیک می‌تواند ظاهر را ارزان‌تر کند.

من چند مدل اولیه از هر دو را با استفاده از تایپ فیس گرانبهایم ساخته ام. در حین مصاحبه با طراحان بالقوه ساعت برای VPC، یکی توصیه مهمی داشت. او به من گفت که اطمینان حاصل کنم که هر لوگو (نه فقط فونت) در مقیاس بسیار کوچک کار می کند. من دو نسخه از لوگو را ایجاد خواهم کرد، یکی برای استفاده عمومی و دیگری برای استفاده کوچک (روی صفحه).

نمونه معمولی به گونه‌ای طراحی شده است که روی صفحه و روی هر ماده مارکی خوب به نظر برسد. نسخه دیگر نسخه کمی نازکتر با هسته (فاصله بین کاراکترها) بیشتر است. ممکن است در مقیاس بزرگ کمتر جذاب به نظر برسد، اما در صورت چاپ کوچک بسیار خواناتر باقی می ماند. اگر به درستی اجرا شوند، یکسان ظاهر می شوند مگر اینکه بدانید به دنبال چه چیزی باشید.

ساخت یک برند ساعت مچی: فصل 1

یک کلمه در مورد انتخاب های طراحی

این تنها اپیزود دوم ساخت برند ساعت مچی است، و در حال حاضر طرح هایی را برروی ورق می آوریم. مسلماً، هنوز هیچ یک از این ساعت ها نیستند، اما همچنان. بنابراین، شاید این زمان عالی برای پرداختن به معنای آن باشد. بیشتر برندها تا زمانی که به طور کامل توسعه یافته و بالغ نشده باشد، چیزی را فاش نمی کنند.

برای اولین بار، من باید به انعطاف پذیری ذهنی شما در هنگام تکامل همه چیز تکیه کنم. آن را با یک خودروی مفهومی در نمایشگاه مقایسه کنید. ممکن است دیدنی به نظر برسد، اما طراح ایمنی جاده و مصرف سوخت را در نظر نگرفته است. نسخه نهایی کاملاً متفاوت به نظر می رسد. در اینجا نیز همین امر صدق می کند. «عزیزان خود را بکش» در هر صورت سخت است!

علاوه بر این، دوست داریم که بازخورد شما را بخوانیم. برای من فوق العاده ارزشمند است. در عین حال، من به دنبال طراحی با منبع جمعی نیستم، بنابراین مواقعی پیش می‌آید که به خاطر وفادار ماندن به قطب‌نمای خود، ورودی بزرگ را نادیده می‌گیرم.

این کمی ترسناک است، در واقع. من ممکن است طرحی را به اشتراک بگذارم که شما کاملاً آن را دوست دارید، اما من می خواهم آن را به طور اساسی تغییر دهم. یا ممکن است من عاشق ویژگی‌ای باشم که شما، در بخش نظرات آن را از هم جدا می‌کنید. با این حال، دیدن اینکه چگونه این همه کار می کند، هیجان انگیز است.

ساخت یک برند ساعت مچی: فصل 1

مراحل بعدی ساخت برند ساعت مچی

وقتی قسمت بعدی ساخت برند ساعت مچی منتشر شود، احتمالاً یک طراح ساعت در تیم خواهیم داشت. او به طور خلاقانه و فنی مفهوم ذهن من را توسعه خواهد داد. همچنین از نظر مالی و مدل کسب و کار کمی جلوتر خواهیم بود. همانطور که من بهتر مطلع می شوم، مقیاس واقعاً دلهره آور پروژه خود را نشان می دهد.

بنابراین رویکرد سبک دلی برای ساختن یک برند ساعت مچی کمی جدی تر می شود. من باید بتوانم تعدادی از علاقه مندان را پیدا کنم که سلیقه خاص من را دارند و آنها باید حاضر باشند پول خود را برای تهیه یک ساعت VPC کنار بگذارند. اگر شکست بخورم، من و مهمتر از آن، خانواده ام ضربه مالی بسیار جدی را متحمل می شویم.

بنابراین جدا از همه سرگرمی ها و بازی ها، باید یک برنامه محکم طراحی کنیم. و باید کمی مدیریت ریسک انجام دهیم.

قول دادم کل سفر را به اشتراک بگذارم. اگرچه ترجیح می‌دهیم در مورد تایپ‌فیس‌ها و طرح‌بندی شماره‌گیری بنویسیم، جنبه مالی آن از اهمیت یکسانی برخوردار است. دلیلی برای دلسرد شدن نیست، اما باید به خوبی مدیریت شود.

نظر شما در مورد ساخت برند ساعت مچی چیست؟ در نظرات حتما برای ما بنویسید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *