مقالات

ساخت یک برند ساعت مچی: فصل 3

4 12

طراح، امور مالی و کاهش ریسک از زبان توماس ون استران کارشناس ساعت مچی

به قسمت سوم ساخت برند ساعت مچی خوش آمدید! در حالی که VPC هنوز در این مرحله یک نهال کوچک است، باید برخی از انتخاب‌های حیاتی انجام شود، بنابراین محاسبات زیادی انجام داده‌ایم و حتی سخت‌تر دربارۀ آن فکر کرده‌ایم. همانطور که ساده لوحی خود را کنار می گذاریم و دامنه واقعی آنچه به عهده گرفته ام خود را نشان می دهد، وقت آن است که پیگیر کار شویم.

در این قسمت، برخی از تصمیماتی که تاکنون گرفته ایم را به شما معرفی خواهم کرد. مهمترین آنها تعدادی انتخاب مالی و استراتژیک و انتخاب طراح مناسب برای مشارکت است. اما قبل از اینکه به آن بپردازیم، باید فصل 2 را دوباره مرور کنم.

ساخت یک برند ساعت مچی: فصل 3

رونمایی از VPC در قسمت دوم ساخت برند ساعت مچی

در قسمت قبلی این سریال از برند VPC رونمایی کردیم. حالا قصد نداریم هر انتخابی را که در این راه به اشتراک می گذاریم توجیه و از آن دفاع کنم. با این حال، این یکی احتمالاً ارزش پرداختن دارد.

در واقع، لاتین اغلب مبهم است، و نام را می توان به روش های مختلف تفسیر کرد. ترجمه تحت اللفظی «جذابیت از طریق پایداری» به جای «زیبایی از طریق محدودیت» است. همانطور که می بینید، هر چند، این مفاهیم خیلی از هم دور نیستند. مطمئناً هر دوی آنها در مورد کاری که ما قصد داریم با VPC انجام دهیم اعمال می شود. در واقع، ترجمه «ثبات» از قضا در این مسیر عمومی که ما پیش گرفته ایم قابل استفاده است.

ساخت یک برند ساعت مچی: فصل 1

این رویکرد “اشتراک گذاری در حین رفتن” مطمئناً مفید است زیرا می توانیم پاسخ را در طول مسیر ارزیابی کنیم. اما چالش هایی نیز به همراه دارد. به همان اندازه که از اینکه مردم به اندازه کافی برای ارائه مشاوره اهمیت می دهند، قدردانی می کنیم، باید مسیر خود را ثابت نگه داریم. و سپس، امیدواریم که این ثبات منجر به یک نتیجه جذاب منحصر به فرد در خط روند شود.

اولین لغزش عمومی در سری ساخت برند ساعت مچی

پیش بینی کرده ایم که شما مطمئناً شاهد برخی لغزش های عمومی از طرف من با توسعه VPC خواهید بود. به اشتراک گذاشتن طرح ها و مفاهیم اولیه در طول مسیر تضمین شده است که بلوپرها را به همراه دارد. این یک نتیجه طبیعی از ساخت برند ساعت مچی است.

ما نام “Venustas per Constantia” را ارائه کرده ایم. خواننده ما DMAC442 پیشنهاد کرد که در این زمینه ممکن است “constantiam” به جای “constantia” باشد. و حق با اوست. یکی از استادان زبان های کلاسیک تأیید کرد که باید “constantiam” باشد.

البته ما آن را اصلاح کردیم و با Venustas per Constantiam ادامه خواهیم داد. ما همچنین آن را در مقاله قبلی اصلاح کرده ایم، فقط برای اطمینان از اینکه نسخه های معیوب در وب وجود ندارند. همانطور که می بینید، ما بیش از حد حاضریم اشتباهاتمان را به اشتراک بگذاریم، اما باید تاثیر آنها را به حداقل برسانیم.

ساخت یک برند ساعت مچی: فصل 1

امور مالی

همانطور که تصویر واضحی از نحوه هزینه های مالی به دست آورده ایم، همه چیز کمی جدی تر شد. بدیهی بود که نمی‌توانیم این کار را با قلک «برای سرگرمی» انجام دهیم. در عین حال، ما نمی خواستیم در این مرحله سرمایه گذاران را جذب کنیم. ما می خواهیم VPC بیان سازش ناپذیری از دیدگاه من در مورد چیزی باشد که یک ساعت عالی را می سازد. مالکیت کامل حداقل در این مرحله برای من یک پیش نیاز است.

بنابراین، ما یک وام خصوصی گرفته ایم. این یک مزیت بزرگ است و ما از داشتن آن احساس بهتری می کنیم. مطمئناً این یک چیز لوکس نیست که هر کارآفرین نوپایی بتواند به آن تکیه کند. بنابراین جدای از سرگرمی و بازی، برنامه های ما نیاز به ضد آب دارند. شکست دیگر تنها به معنای ضربه زدن به خودمان نیست، بلکه به معنای آسیب مالی جدی برای خانواده ام است.

باید اعتراف کنم که شب‌ها به سقف خیره شده ام و به این فکر کرده‌ام که آیا بالای سرم هستم یا نه. من اینجا چه چیزی را به خطر می اندازم؟ و چرا؟ آیا این فقط یکی دیگر از پروژه های بیهوده احمقانه یا سرگرمی های تشدید شده است؟ اما اگر موفق شوم، می‌توانم منبع شادی پایدار و امنیت مالی برای خانواده‌ام بسازم. بله ادامه می دهم. اما باید کاری کنم که جنبه تجاری و خود ساعت همزمان کار کنند. و من باید برخی از جوانب برای کاهش خطر را ایجاد کنم.

cover 10

تامین مالی جمعی چطور؟

همانطور که می‌دانید، من سرمایه‌گذاری مورد نیاز کتابم را روی رولکس دیتجاست پرنعمت تامین کردم. من می توانستم کاری مشابه اینجا انجام دهم. تفاوت بزرگ این است که مردم به خوبی می دانستند که با کتاب چه چیزی را پیش خرید می کنند. با VPC، در این مرحله چیزی برای نشان دادن ندارم. این بسیار منطقی است که اولین دوره تولید را به خریداران اولیه پیش فروش کنیم، و ما این کار را خواهیم کرد. اما قبل از اینکه بتوانیم این کار را انجام دهیم به نمونه های اولیه نماینده نیاز داریم. رسیدن به آن نقطه به سرمایه گذاری قابل توجهی نیاز دارد. فعلاً آن را سرمایه گذاری فاز 1 بنامیم.

سه عدد از بزرگترین هزینه قبل از سرمایه گذاری جمعی/پیش فروش احتمالی (فاز 1) عبارتند از:

  • نام تجاری؛ طراحی گرافیکی، وب سایت، موارد قانونی و غیره.
  • استخدام طراح ساعت با تجربه
  • نمونه سازی

می توانستم مسیر ارزان تری را انتخاب کنم. اگر من کانسپت خود را مستقیماً نزد یک تولیدکننده ببرم، آن شرکت می تواند آن را به یک طرح عملی برای من تبدیل کند. در واقع، بسیاری از میکروبرندها از این طریق راه اندازی می شوند. ما تصمیم گرفتیم در عوض با یک طراح متخصص همکاری کنیم. این اجازه می دهد تا آزادی خلاقانه و استقلال بیشتری از امکانات و قابلیت های یک تولید کننده داشته باشید. ابتدا یک ساعت شگفت انگیز طراحی می کنیم و سپس به دنبال طرف های مناسب برای تحقق آن می گردیم. این مسیر طولانی‌تر و گران‌تر است، اما مسیری است که من شدیداً به آن اعتقاد دارم.

5 13

کاهش خطر در هنگام ساخت برند ساعت مچی: ارزیابی انصراف بی خطر

از بین سه هزینه ای که در بالا توضیح داده شد، نمونه سازی پرهزینه ترین است. از نظر زمانی، این آخرین هزینه بزرگ در فاز 1 است که کاهش ریسک را فراهم می کند. تصمیم گرفته‌ایم که بین مرحله طراحی و مرحله نمونه‌سازی، یک ارزیابی انصراف بی‌خطر در نظر بگیریم. مزیت بزرگ این مجموعه، ساخت برند ساعت، VPC اینستاگرام و خبرنامه این است که هرچه پیش می‌رویم، پاسخ را می‌بینم. همانطور که من شروع به انتشار طرح ها و رندرها در ماه های آینده می کنیم، باید احساسی نسبت به بازار پیدا کنیم.

آیا سر و صدای زیادی وجود خواهد داشت، مردم علاقه مند هستند و واکنش های مثبتی به طرح های مقدمه ای وجود خواهد داشت؟ در آن صورت، من با اطمینان به ساخت نمونه اولیه ادامه خواهم داد. اگر احساس می‌کنم علاقه‌ی خیلی کم یا منفی‌بافی زیاد است، در این مرحله به خودمان اجازه می‌دهیم مجبور ‌شویم که انصراف دهیم. در این مرحله، باید بدانیم که آیا دیدگاه منحصر به فردمان در مورد آنچه که یک ساعت عالی را تشکیل می دهد، با افراد کافی طنین انداز می شود یا خیر. در غیر این صورت، تنها کاری که باید انجام داد این است که باخت را بپذیریم و با خیال راحت شکست بخوریم.

این ارزیابی به احتمال زیاد در حدود سه تا چهار ماه آینده انجام خواهد شد. زمانی است که قرار است طراحی ها تکمیل شود. این یا یک عقب نشینی متواضعانه خواهد بود یا از آنجا به بالا برتاب خواهیم شد.

ساخت یک برند ساعت مچی: فصل 1

طراح در هیئت مدیره!

خوب، به چیزهای سرگرم کننده تر بروید. ما مشتاقیم که بگویم در حال حاضر یک طراح بسیار ماهر و با تجربه در هیئت مدیره دارم. من مفتخرم که مکس رسنیک را معرفی می کنم. او کار طراحی برای ساعت سازان مستقل، برندهای تاسیس و استارت آپ هایی مانند VPC انجام داده است. او مفهوم من را خواهد گرفت و به طور مشترک آن را به چیزی زیبا، توانا و از نظر فنی امکان پذیر توسعه می دهد. خوشحالیم زیرا متقاعد شده ایم که دانش و مهارت او در این مرحله همه تفاوت ها را ایجاد خواهد کرد.

همانطور که مشخص شد، پیدا کردن یک طراح ساعت مچی کمی چالش برانگیز بود. فرقه داخلی که ما در این صنعت تغذیه می کنیم، می بیند که طراحان خارجی قادر به افشای اکثر کارهای خود نیستند. همچنین سطح مهارت، خدمات ارائه شده و همچنین پاداش مورد نیاز بسیار متفاوت است. و سپس بحث سلیقه و سبک شخصی به میان می آید. شما باید ترجمه یک طراح از ایده های خود را در چشم ذهن خود تصور کنید. باید یک تناسب یکپارچه وجود داشته باشد.

ما جلسات (آنلاین) با تعداد کمی از شرکای طراحی بالقوه برای VPC داشته ایم. در نهایت، ترکیبی از عوامل بود که باعث شد مکس را انتخاب کنم. برای شروع، من از کارهایی که او می‌توانست به من نشان دهد تحت تأثیر قرار گرفتم و بیشتر از همه در مورد ارزش افزوده او متقاعد شدم. ارتباط شخصی تقریباً به همان اندازه اهمیت داشت. از اولین تماس به بعد، احساس می کردم که دارم پروژه ای را با یکی از دوستانم انجام می دهم. و به نظر من این همان روشی است که من ترجیح می دهم تجارت کنم.

ساخت یک برند ساعت مچی: فصل 1

دفعه بعد

فکر می‌کنم زمان آن فرا رسیده است که درباره اولین ساعت مچی VPC با جزئیات بیشتری صحبت کنیم. این یک قدم واقعا ترسناک برای من است. می دانم که پاسخ های زیادی را به دنبال خواهد داشت، و به طور پیش فرض، بخش زیادی از خوانندگان من را ناامید خواهند کرد. هر زمان که شما در مورد سبک، اندازه، نوع موتور یا هر چیز دیگری انتخاب می کنید، بخش هایی از شهرت ساعت را بیگانه می کنید. می توانم تصور کنم که برخی از شما ممکن است اکنون ساعت رویایی خود را تصور کنید، اما دفعه بعد دیدید که دقیقاً برعکس آن را توصیف کردم.

علاوه بر این، آنچه ما به اشتراک خواهیم گذاشت نقطه ای است که ما و مکس از آنجا شروع خواهیم کرد. این بدان معنی است که همه چیز هنوز در معرض تغییر است.

به این ترتیب، من بیشتر و بیشتر هیجان زده می شوم. با وجود امکانات مالی و مکس برای شروع بخشی از پروژه، همه چیز واقعاً در حال حرکت است. قطار VPC ایستگاه را ترک کرده است. پیش به سوی یک ماجراجویی بزرگ!

(برند ساعت VPC برندی است که هنوز وارد پروسۀ خط تولید نشده است اما در سالهای آتی احتمالا نام آن را بیشتر خواهید شنید. طراحی اولیه و پروسۀ خلق یک برند بسیار دشوار و سخت است خصوصاً وقتی مستقیم توسط طراح برند بیان میشود حجم سختی کار را متوحه میشویم. در قسمت نظرات در مورد خلق یک برند ساعت مچی نظرات خودتان را ثبت کنید.)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *