مقالات

ساخت یک برند ساعت مچی: فصل 1

cover 10

شرح طراحی و توسعه یک ساعت مچی کاملاً جدید توسط توماس ون استارن کارشناس ساعت مچی:

سال جدید، مال من در حال ساخت یک برند ساعت مچی است. بله! من برای امسال یک چالش جاه طلبانه برای خودم گذاشته ام. وقتم را صرف بررسی و نقد کارهای دیگران می کنم. زمان آن فرا رسیده است که دستکش را در دست بگیرم و ببینم که چگونه خودم را خوب می کنم. و من می‌خواهم شما را همراهی کنم تا نشان دهم که شامل چه چیزی است.

این بدان معناست که ممکن است شاهد موفقیت یا شکست باشید. یا چیزی در این بین. به احتمال زیاد مسیری پر دست انداز خواهد بود و هیچ کدام از آنها را سانسور نمی کنیم. در این قسمت اول، مقدمه و دلایل را برای ساخت برند ساعت مچی ارائه خواهیم کرد.

ساخت یک برند ساعت مچی: فصل 1

چرا یک برند ساعت ساخته میشود؟ از زبان توماس ور استارن

مدتی پیش، یک تغییر شغلی انجام دادم. من از یک محیط شرکتی بسیار رقابتی آمدم که در آن ناراضی بودم. با حمایت زیاد نامزدم به این نتیجه رسیدم که مناسب برای من نیست. اگر قرار بود زندگی طولانی و شادی داشته باشم، باید در کارم شادی پیدا می کردم. این به معنای دنبال کردن چیزی بود که من را به طور ذاتی انگیزه و هیجان داشت، حتی اگر این به معنای کاهش شدید درآمد و پتانسیل شغلی من باشد. در دنیای ساعت مچی غوطه ور شدم و هرگز به عقب نگاه نکردم.

سوئیچ به شدت استرسی را که متحمل شدم کاهش داد، که عالی است. با این حال، هر از چند گاهی خود را در حسرت یک چالش می بینم. چیزی که من را روی انگشتانم قرار دهد و با حداکثر ظرفیت کار کنم. نه به معنای قدیمی «بیش از حد»، بلکه به نوعی جریان سالم.

در سال 2021 شروع به نوشتن کتابی کردم که آن را در سال 2022 منتشر کردم. این حرکت خوبی بود و چالشی خارق‌العاده ایجاد کرد. این یکی از آن تلاش هایی بود که در ابتدا بسیار دلهره آور به نظر می رسید. دقیقاً نمی دانم چگونه این کار را انجام دهم، تازه شروع کردم. به نظر می رسد که تمام موانعی که خود را نشان می دادند قابل غلبه بودند.

در نهایت، این پروژه بی‌نهایت با ارزش بوده است. بسته بندی کتاب و چاپ برچسب حمل و نقل با مقصدی دور بسیار لذت بخش است. به چالش دیگری مانند آن نیاز دارم. و من می خواهم آن را کمی بزرگتر کنم. یا شاید کوچکتر.

ساخت یک برند ساعت مچی: فصل 1

ساخت یک برند ساعت مچی که حق وجود دارد

در واقع، اجرای چیزی شبیه به برند ساعت مچی یک جاه طلبی مادام العمر بوده است. مخصوصاً از زمانی که وارد دنیای ساعت می‌شدم، در پس ذهنم نقش بست. این بسیار کمک می کند که چیزهایی مانند رسانه های اجتماعی، تامین مالی جمعی، و نمونه سازی سریع آن را کمی ساده تر می کنند؛ یا احتمالاً باید بگویم که کمتر غیرممکن است.

چیزی که تا اینجا مرا عقب نگه داشته دلیل خوبی برای ساعت خودم بود. تنها بهترین آنها در واقع به عنوان افزودنی ارزشمند در دنیای ساعت مچی آشکار می شوند. واقعاً هیچ کمبودی در برندهای ساعت وجود ندارد، بنابراین به چیزی برای برجسته کردن نیاز دارید. پیش از این، من ایده های زیادی در مورد یک طرح بالقوه جالب از خودم داشتم، اما آنها خیلی کلی یا مشتق شده بودند. شاید می‌توانستم آن کار را به صورت تجاری بسازم، اما احساس می‌کردم ضروری نیست.

با این حال، وقتی ساعت‌های بیشتری را به کار می‌گرفتم، ساعت رویایی خیالی من در ذهنم شکل گرفت. لیستی از ویژگی ها و زیبایی شناسی که من دوست دارم در یک ساعتی که هنوز وجود نداشته است ببینم. ساعتی که من شخصاً با ضربان قلب می خریدم. یکی که از نظر سبک کاملاً متمایز است.

و بعد فهمیدم که اگر چنین احساسی داشته باشم، شاید دیگران هم دوستش داشته باشند. حتی اگر تعداد انگشت شماری از مردم سلیقه من را به اشتراک بگذارند، عالی خواهد بود. برای من، این ساعت احساس می‌کند که باید وجود داشته باشد، نه چیزی که من فقط به خاطر داشتن یک ساعت برای فروش فکر کردم.

ساخت یک برند ساعت مچی: فصل 1

1000 طرفدار واقعی

در سال 2008، کوین کلی، سردبیر سابق Wired، فلسفه «1000 طرفدار واقعی» را مطرح کرد. ایده این بود که یک خالق باید بتواند با صرف 1000 طرفدار واقعی، زندگی متوسطی داشته باشد. اگر بتوانید یک پایگاه هواداران کوچک ایجاد کنید، نیازی به صحبت با توده ها نیست.

این ایده با من طنین انداز شد زیرا رویکرد متفاوتی را تقویت می کند. این باعث می شود که به جای گیرکردن در وسط، یک مسیر روشن را طی کنم. این می تواند رهایی بخش باشد نه تلاش برای همه چیز برای همه مردم. و بنابراین من می خواهم که ساختن یک برند ساعت من از این مفهوم پیروی کند. اگر اکثر مردم فکر کنند طراحی من “خیلی “x” یا “y” کافی نیست برایم مهم نیست.

من فقط باید یک گروه کوچک از علاقه مندان را پیدا کنم که آن را دوست دارند. و بهترین راه برای انجام این کار این است که به چیزی که فکر می کنم یک ساعت باید باشد، پایبند بمانیم. من معتقدم این تنها راهی است که می توانم 1000 طرفدار واقعی پیدا کنم که با من خواهند ماند.

پس عذرخواهی من را پیشاپیش بپذیرید. من مطمئن هستم که بسیاری از شما از چیزی که قرار است درست کنم خوشتان نمی آید. من قصد ندارم یک نسخه برای همه بسازم. اما اگر ساعتی که من تصور می کنم با شما صحبت می کند، امیدوارم با صدای بلند این کار را انجام دهد. این تنها راهی است که در دنیای ساعت مچی که از قبل مملو از پیشنهادات است برای من منطقی است. و برای کسانی که طراحی من را احساس نمی کنند، امیدوارم این سری مقالات همچنان ارزشمند باشد.

اهداف در ساخت برند ساعت مچی

اکنون که انگیزه ها را پوشش دادیم، بیایید تیرک های دروازه را تعیین کنیم. همانطور که با کتاب انجام دادم، به آن به عنوان یک کار عاشقانه نگاه خواهم کرد. اگر از نظر تجاری قابل دوام باشد، عالی است. با این حال، اگر به سختی بتوانم آن را بدون از دست دادن مقدار زیادی پول جلو ببرم، خوب است.

پس هدف ساختن چیزی ارزشمند است. من می خواهم ساعت مطابق با استانداردهای خودم باشد. باید از سطح کیفی برخوردار باشد که من تنها ساعت خود را داشته باشم. این زمان بندی بالایی نیست. نمی خواهم برای حفظ قیمت در یک بخش خاص، روی قطعات محدودی کار کنم. در مورد اتمام هم همینطور. من در مورد پرداخت سطحی که گران است بسیار سختگیر هستم. معنایی ندارد که ساعت رویایی خود را بسازم و به پایان نرسیده باشم.

می دانم که این مرا به دردسر می اندازد. به عنوان مثال، ساخت بندها بسیار پرهزینه است. به همین دلیل است که بسیاری از برندهای کوچک از بندهای عمومی استفاده می کنند. با این حال، آنهایی که واقعاً عالی هستند، بسیار اندک هستند. در این مرحله، من با خوشحالی از اینکه یک بند با مشخصات مورد نظر من چه چیزی به هزینه کلی ساعت اضافه می کند غافل هستم. ممکن است بعداً من را گاز بگیرد، اما خواهیم دید.

پس هدف این است که ساعتی را مطابق با استانداردهای خودم طراحی و توسعه دهم و گروه کوچکی از افراد را پیدا کنم که رویکرد من با آنها طنین انداز شود. این گروه فقط باید به اندازه کافی باشد تا پروژه قابل دوام باشد.

ساخت یک برند ساعت مچی: فصل 1

توماس ون استارن چه چیزی درست میکند؟

می‌دانید که من علاقه‌مند به ساعت‌های همه کاره هستم. ساعت‌هایی همه‌کاره از نظر سبک برای استفاده روزمره. بنابراین، به طور طبیعی، هنگام ساخت یک برند ساعت مچی، اولین مدل من ساعت GADA (به هر کجا برو، هر کاری انجام بده) خواهد بود.

در قسمت‌های بعدی این مجموعه به جزئیات بیشتری خواهم پرداخت، اما مواردی وجود دارد که می‌توانم به اشتراک بگذارم. دومین چیزی که خوانندگان بازگشته می دانند این است که سابقه من در ساعت های قدیمی است. اوه نه، یک میکروبرند دیگر با الهام از قدیمی؟ خب بله. اما صبر کنید، ممکن است کاملاً آن چیزی نباشد که اکنون تصور می کنید.

به نظر من، طراحی ساعت مچی در دوران 1930-1970 به اوج خود رسید. من نمی گویم که قبل یا بعد از آن هیچ ساعت عالی ساخته نشده است. با این حال، زبان اصلی طراحی ساعت‌هایی که امروز دوست داریم، عمدتاً در آن دوران تنظیم شده است.

من می خواهم آن زبان را بگیرم و چیزی جدید بسازم. می‌خواهم ساعتی بسازم که به نظر می‌رسد می‌تواند قدیمی باشد بدون اینکه در قلمرو ادای احترام یا استفاده از پتینه مصنوعی باشد. یک ساعت قدیمی NOS را تصور کنید که قبلاً هرگز دیده نشده بود و ناگهان از آرشیو فراموش شده بیرون کشیده شد. بعداً بیشتر به آن خواهم پرداخت، اما این نقطه شروع است.

فرآیند طراحی اولیه

هنگام ساخت یک برند ساعت مچی، به چیزی بیش از ساعت نیاز دارید. شما به یک برند نیاز دارید. خوشبختانه، شغل شرکتی که من ترک کردم در بازاریابی بود، بنابراین حداقل درک و تجربه اولیه ای برای ساختن دارم. در قسمت بعدی بیشتر در مورد اینکه خود برند چگونه خواهد بود به اشتراک خواهیم گذاشت.

تا زمانی که مقاله بعدی منتشر شود، برنامه های خود را نیز با یک طراح مشهور در میان گذاشته ام. تا اینجای کار، این طرح فقط در ذهن من وجود دارد. من می توانم آن را با جزئیات زیاد توصیف کنم، اما فقط با کلمات.

من باید به یک طراح ماهر تکیه کنم تا تخیلم را به یک نقاشی واقعی تبدیل کند. حل مشکلات فنی زیادی نیز وجود دارد. مسائلی مانند ایجاد تعادل مناسب بین نازکی و مقاومت در برابر آب، فقط یکی را نام ببریم که مطمئناً با آن مواجه خواهیم شد.

ساخت یک برند ساعت مچی: فصل 1

در مورد طرحی که در ذهن دارم چیزهای زیادی برای باز کردن وجود دارد. این هم برای برند و هم برای خود ساعت صدق می کند. من ماه هاست که در مورد این مفهوم فکر می کنم. بالاخره در مرحله ای هستم که مطمئناً در حال پیگیری هستم.

بنابراین در فصل های بعدی این مقاله، با خوشحالی آنچه را که به دست آورده ام به اشتراک خواهم گذاشت.

نتیجه پایانی در مورد ساخت یک برند ساعت مچی

خب! حالا شما مالک آن هستید. طرح در فضای باز است. الان برگشتی نیست این در واقع کمی ترسناک است. قبل از اینکه کمپین سرمایه‌گذاری جمعی آن را در دنیای واقعی منتشر کند، ماه‌ها مشغول نوشتن کتاب بودم. اکنون، جاه‌طلبی بزرگ‌ من در حال حاضر عمومی شده است، قبل از اینکه خیلی بیشتر از یک ایده وجود داشته باشد.

ساخت یک برند ساعت مچی: فصل 1

من مطمئن هستم که این روند برای من بسیار سرگرم کننده و آموزشی خواهد بود. و امیدوارم برای شما دوستداران ساعت مچی هم همینطور باشد. تعجب نخواهم کرد اگر همه ما تحسین و قدردانی بیشتری از بچه ها و دخترانی که قبلاً این کار را انجام داده اند به دست آوریم. انتقاد کردن و گفتن “باید این بود یا آن” بسیار آسان است، اما اکنون خواهیم فهمید که واقعاً چقدر آسان یا سخت است.

اگر چیز خاصی وجود دارد که دوست دارید در روندی که در پیش داریم به اشتراک بگذاریم، در نظرات زیر اطلاع دهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *