ساختن یک برند ساعت مچی فصل 8
جستجو در تایپوگرافی، مدل سازی سه بعدی، توسعۀ فناوری و باز شدن در سمت چالش برانگیز ذهنی، از طراحی تا ساخت، تولید ابزار، پوشش فوق سخت و به روز رسانی های دیگر، تدارکات عرضه یک ساعت به بازار از زبان توماس ون استران کارشناس ساعت مچی
بخش اول: جستجو در تایپوگرافی
به دنیای شگفت انگیز تایپوگرافی صفحه خوش آمدید! بیشتر زبان طراحی ساعت مچی که امروزه میشناسیم و دوست داریم، در دهههای 1930-1970 تنظیم شده است. که شامل تایپوگرافی می شود. و اگر از نزدیک به ساعت های آن دوران نگاه کنید، ویژگی های واقعا عجیب و غریبی را خواهید دید.
این ویژگی ها نشان می دهد که چگونه این صفحه ها در واقع طراحی و ساخته شده اند. متأسفانه بیشتر این ویژگیها به دلیل پیشرفتهای فنی از بین رفته است و برخی از جذابیتهای منحصر به فرد این ساعتها در این راه از بین رفت. بنابراین تصمیم گرفتم احیای چنین تایپوگرافی را برای VPC دنبال کنم. من طراح و همفکر را در ساموئل بیکر پیدا کردم که برای من جادوگری واقعی انجام داده است، همانطور که به زودی خواهید فهمید.
من قبلاً در فصل های گذشته چند بار به صفحۀ تایپوگرافی اشاره کرده ام. این موضوعی است که بیشتر علاقه مندان به تماشا آن را مهم می دانند، اما درک آن نیز ضعیف است. در واقع من حتی به اشتباه گفته ام که کلیشه های چاپ پد با دست بریده شده اند. بیشتر مقالات در مورد این موضوع فقط به عمق پوست می پردازند.
اگر به آن علاقه دارید، با من در تایپوگرافی صفحۀ ساعت کامل بپیوندید. همانطور که معلوم است، ساموئل تایپوگراف من در این زمینه کمی ناآگاه است. من باید به او اعتبار کامل برای اطلاعات فنی در این مقاله بدهم. اگرچه این قسمتی از ساخت برند ساعت است، مطمئنم چیزهای سرگرم کننده زیادی برای کسانی که به ساعت من علاقه ندارند وجود دارد.
با دست کشیده شده است
برای درک اینکه چرا متن و اعداد روی صفحههای قدیمی شبیه به آنها هستند، باید نحوه ساخت آنها را درک کنیم. روش های مختلفی برای انجام آن وجود داشت، اما روش زیر یک روش رایج است.
بهاصطلاح طراح یا نقشهکش از ابزارهای تخصصی طراحی برای طراحی یک صفحه در مقیاس بزرگتر از حد واقعی استفاده میکرد. این افراد برای انجام نقشه های فنی با دست آموزش دیده بودند. این نکته مهمی است که باید متوجه شد: شما به کارهای دستی یک فرد نگاه می کنید.
طراحان از قلمهای به اصطلاح فنی برای حروفنویسی استفاده کردند، مانند قلمهای گافوس، شفر و روترینگ. این خودکارها که برای مهندسان، طراحان و معماران در نظر گرفته شده بودند، دارای ویژگی منحصر به فرد عرض خط ثابت بودند.
آنها مانند قلمهای فوارهای قابل پر کردن بودند، اما نوکهای آنها دارای سیم کنترل جریان بود که بدون توجه به فشار وارده، وزن خط ثابتی داشت. از این نظر، آنها نقطه مقابل قلمهای فوارهای هستند.
این بدان معنی است که وزن خط یا همان طور که به آن “رنگ” گفته می شود می تواند بسیار دقیق کنترل شود. می توان از آن به عنوان موضوع طراحی استفاده کرد. تصور کنید که یک طراح دو خط متن را به یک سبک اما اندازه های متفاوت بکشد. با استفاده از نوک یکسان، آن خطوط وزن یکسانی دارند که به آن “مونولین” نیز گفته می شود.
حالا تصور کنید که فونت کامپیوتر امروزی خود را برای یک خط به اندازه 12 و برای خط بعدی اندازه 8 تنظیم کنید. این دو خط وزن های متفاوتی دارند و رابطه بصری آنها را قطع می کنند. این یکی از دلایلی است که نشان می دهد صفحه های قدیمی برای چشم بسیار دلپذیر به نظر می رسند. ناهماهنگی لمس انسان یکی دیگر از موارد است. زندگی را به چیزی می بخشد که وقتی خیلی کامل باشد ناملموس می شود.
اچینگ، چاپ سیلک و تامپوگرافی
سپس از طرح صفحه عکس گرفته شده و به اندازه واقعی صفحه کوچک می شود. سپس روی یک صفحه ابریشمی ظریف که روی یک قاب کشیده شده یا روی یک ترکیب حکاکی حساس به عکس روی یک صفحه فلزی کشیده میشود.
برای روش قبلی، ابریشم در یک ماده واکنشگر نوری پوشانده میشود که وقتی در معرض نور قرار میگیرد جامد میشود. پس از تمیز کردن، تنها یک توری ریز باز در جایی که جوهر روی طرح اصلی وجود داشت باقی میماند.
این سیلک روی یک سطح تمیز و صاف، اغلب شیشه ای قرار می گیرد. سپس جوهر اعمال می شود و پاک می شود. هنگامی که صفحه ابریشمی برداشته می شود، یک چاپ صفحه کامل روی شیشه باقی می ماند.
برای روش جایگزین و احتمالا رایج تر، صفحه فلزی حکاکی شده با جوهر پر می شود. در هر صورت، جوهر مرطوب توسط یک پد نرم برداشته شده و روی صفحه خالی فشار داده می شود. این فرآیند که به عنوان تامپوگرافی شناخته می شود، امکان چاپ یک تصویر صاف را بر روی یک سطح سه بعدی می دهد.
به طور طبیعی، اچ، سیلک اسکرین و پد بر روی چاپ حاصل تأثیر میگذارند. ابریشم، اگرچه بسیار ظریف است، اما اثر پیکسلی دارد. ویسکوزیته جوهر و فشار دادن پد باعث نرم شدن جزئی و اعوجاج خفیف چاپ می شود. امروزه نیز از همین روش استفاده می شود، اگرچه پیشرفت های تکنولوژی عوارض جانبی زیبایی شناختی را به حداقل رسانده است.
به هر حال، درک این نکته مهم است که تنها تعداد انگشت شماری از سازندگان صفحه، کل صنعت را تامین کردند. به همین دلیل است که بین برندها شباهت زیادی وجود دارد.
این تایپوگرافی چه تاثیری داشت؟
طراح باید این فرآیند ظریف چاپ را بهویژه در این مقیاس کوچک در نظر میگرفت. خوانایی در این مقیاس کوچک چالش دیگری بود. انباشته شدن جوهر، لکه دار شدن و کشیدن می تواند صفحه را خراب کند، بنابراین تایپوگرافی باید از این اتفاق جلوگیری می کرد. چگونه؟ با جدا نگه داشتن خطوط تا حد امکان.
اینجاست که مشخصهترین ویژگیهای صفحههای ساعت قدیمی نشأت میگیرند. سطح صاف A و 4. مثلث عدد 4 میتواند به سرعت پر شود یا در صورت چاپ بسیار کوچک به سختی خوانده شود، بنابراین طراحان تلاش زیادی برای به حداکثر رساندن آن انجام دادند. دیافراگم پا را تا حد امکان کوتاه کردند و قسمت بالایی را صاف کردند.
ذوزنقه به دست آمده بسیار بزرگتر از مثلث معمولی است که در حروف چاپی در نظر گرفته شده برای چاپ روی کاغذ یا استفاده دیجیتال می بینید. همان روش برای حرف A اعمال شد. R نیز به همین شکل عجیب و غریب است، با یک کاسه به بزرگی Ps و یک پایه کوچک. باز هم، این برای حفظ دیافراگم باز است، حتی به قیمت برخی عدم تعادل در وضعیت آن.
S کمی باز شد تا دیافراگم ها باز شود. همچنین درجاتی از تک فاصله (همه حروف با عرض یکسان) برای پر کردن پنجرههای روز و تاریخ، صرف نظر از اینکه کدام حروف یا اعداد نمایش داده میشوند، وجود داشت. در نهایت، سریف های تیز برای جلوگیری از کشیدن جوهر از گوشه ها استفاده شد.
هنگامی که طراحان صفحه این ویژگی ها را در نظر گرفتند، بقیه حروف را به همان سبک انجام می دادند. یک زبان بومی پدیدار شد که انتخابهای سبکی بیشتر را راهنمایی میکند، بنابراین هر چیزی که میبینید کاربردی نیست. بخش اعظم آن به سادگی اجرای یکنواخت یک زبان طراحی در حال ظهور است.
نوع جدید VPC
خوب، اکنون به اجرای جدید ما از همه موارد فوق می پردازیم. ساموئل به جای کپی مستقیم از این فونتهای قدیمی، فقط با همان قوانین بازی کرد. او همان ورودی ها و محدودیت ها را در نظر گرفت، اما یک تایپ فیس کاملاً جدید با آنها طراحی کرد.
این بدان معنی است که ما بسیاری از آن ویژگی های جذاب ذکر شده در بالا را داریم، اما تفاوت هایی نیز داریم. به عنوان مثال، C، N و V جایی هستند که او برخی از آزادی ها را به دست آورد و برخی از استعدادهای خود را نشان داد.
معمولاً هنگام طراحی یک تایپ سریف مدرن، سریف ها را کاملاً یکدست می کنید. ساموئل عمداً آنها را برای شبیه سازی حروف دستی سال گذشته بسیار ناسازگار کرده است. به پای V و بالای A نگاهی دقیق بیندازید. شما انتظار دارید که آنها تصاویر آینه ای از یکدیگر باشند، اما آنها از این واقعیت دور هستند.
V دارای سری های باریک تر و عمودی تر و یک راس گرد است. A دارای خطوط منحنی گسترده تر و قسمت بالایی است. حتی در هر حرف واحد، همه سریها کمی متفاوت هستند.
اینها چیزهایی نیستند که شما به صراحت متوجه آن شوید، اما همه آنها برای ارائه آن بازیگوشی ناملموس و ناقصی که بسیار مشخصه صفحه های قدیمی است، جمع می شوند.
من فکر می کنم برای علاقه مندانی که می توانند جزئیات کوچک را درک کنند، ارزش زیادی می افزاید. همچنین این روش دیگری برای متمایز کردن VPC است زیرا حروفی منحصر به فرد برای برند من است. توجه داشته باشید که ما هنوز این نوع تایپ را در هیچ یک از طرحها و رندرهای قبلی ساعت که به اشتراک گذاشتهام نشان ندادهایم. این یک فونت آماده بود که حسی مشابه دارد اما فاقد این ویژگی های واقعاً تعیین کننده است.
اقتباس از تایپوگرافی
اگر فکر میکردید که «ذخیره بهعنوان OTF» را بزنیم و کارمان تمام شود، در اشتباه بودید. برای مثال، اجرای ما از “ساخت سوئیس” در صفحۀ فرعی، منحنی است. او اصرار داشت که می خواهد حروف را به صورت دستی روی آن منحنی بگذارد و تنظیمات لازم را انجام دهد. چرا؟ زیرا نتیجه بهتر به نظر می رسد. من عاشق کار با افرادی هستم که به اندازه من وسواس دارند. سمت چپ (زیر) نسخه قدیمی و سمت راست نسخه جدید است.
سپس قاب پشتی وجود دارد که دارای برخی مشخصات و اعداد است. از نظر تاریخی، این فونتها اغلب دارای فونتهای sans-serif هستند، اگرچه استثناهایی وجود دارد.
ما هنوز به آن نرسیدهایم، اما مطمئن باشید که این کار نامه به درستی انجام میشود تا نتیجه کاملاً متعادلی به دست آید. ممکن است از فونت VPC که در اینجا نشان داده شده است استفاده کنیم. اما اگر معلوم شود که ما نیاز به ایجاد سازگاری داریم، این کار را خواهیم کرد.
در نهایت، ما روی یک مونوگرام کار می کنیم تا با علامت کلمه پیش برویم. مونوگرام به طور گسترده ای به عنوان یک لوگو استفاده می شود، به عنوان مثال، روی تاج و قاب پشتی. همانطور که در زیر می بینید، حروف آن از حروف VPC مشتق شده و به شکل یک نشان شکل گرفته است.
ما می دانیم که برخی از افراد نام تجاری را دوست ندارند، بنابراین اجازه دهید قبل از اینکه بخش نظرات را وارد کنید به این موضوع بپردازم: نه، مونوگرام جایگزین نام روی صفحه نمی شود. علامت کلمه کامل با افتخار زیر ساعت 12 قرار خواهد گرفت. این رویکرد سنتیتر و بیزمانتر است، و به همین دلیل است که ما تا این حد برای ایجاد فونت عالی تلاش میکنیم.
من خوشحالم که گزارش می دهم که در مورد آن نیز تعریف های زیادی دریافت می کنم، بنابراین نشان می دهد که نمی توانم همه را راضی کنم، که اشکالی ندارد.
سخن پایانی در مورد تایپوگرافی
تایپوگرافی اغلب دست کم گرفته می شود. با پیشرفت تکنولوژی و منسوخ شدن حروف، همانطور که در بالا توضیح داده شد، یک شکل هنری از بین رفت. امروزه حتی برخی از بزرگترین نامها در ساعتسازی، متن Arial را روی صفحههای خود قرار میدهند. مطمئناً در مقایسه با گذشته بسیار تیزتر و بی عیبتر است.
اما نمی توانم احساس کنم بخشی از جذابیت در این روند از بین رفته است. برندهایی که واقعاً برای تایپوگرافی ارزش قائل هستند و برای درست کردن آن تلاش می کنند تعداد کمی هستند. هوفلر اند شرکت چند سال پیش یک تایپ فیس با الهام از ساعت های قدیمی انجام داد. نتفلیکس آن را در سریال Abstract به نمایش گذاشت، اما هوفلر آن را بسیار بیشتر از آنچه می خواستیم مدرن کرد.
برای من، کاملا منطقی است که روی تایپوگرافی VPC وسواس داشته باشم. من ساعتی را برای تودههایی که نمیتوانستند به این جزئیات اهمیت دهند، توسعه نمیدهم. من در حال ساخت یک ساعت برای گروه کوچکی از علاقه مندان هستم که عاشق تلاشی هستند که برای این نوع چیزها انجام می شود و قدردان آن هستند. اگر VPC حق وجود داشته باشد، من قویاً معتقدم که این حق در عدم تقلید است.
این که آیا نتیجه با سلیقه شما مطابقت دارد یا نه، موضوع مهمی نیست. اما نمی توان انکار کرد که ساموئل بیکر تمام توان خود را در این نوع کار به کار می گیرد. و من دوست دارم فکر کنم که نشان می دهد، حتی اگر شما از ظرافت آن ندانید. من معتقدم مردم به نتیجه نگاه می کنند و احساس می کنند: “بله، درست انجام شد!” بدون توجه به سلیقه شخصی عشق و توجه آشکار است.
به همین دلیل است که سعی می کنم تا جایی که ممکن است از آن در ساعت خود قرار دهم. حضور افرادی مانند ساموئل و مکس رسنیک در تیم من کمک زیادی می کند.
بخش دوم: مدل سازی سه بعدی، توسعه فناوری، و باز شدن در سمت چالش برانگیز ذهنی
در قسمت های قبل، طراحی مفهومی/زیبایی هدف VPC Type 37HW را تکمیل کردیم. اکنون در مرحله مدل سازی سه بعدی و توسعه فنی هستیم. این فرآیند آهسته و طاقت فرسا نیاز به تکرار گسترده ای دارد و احتمالاً کم زرق و برق ترین بخش ایجاد یک ساعت مچی است. بنابراین، شما معمولاً چیز زیادی از آن را نمیبینید، بنابراین من خوشحالم که پرده را بلند میکنم و آنچه را که بین طراحی و تولید اتفاق میافتد فاش کنم.
در یک یادداشت شخصی تر، من همچنین برخی از جنبه های چالش برانگیز ذهنی را که با آنها برخورد کرده ام به اشتراک می گذارم. ساختن یک برند ساعت برای من منبع بسیار خوشحالی است، اما جنبههای منفی دارد که فکر میکنم ممکن است ارزش به اشتراکگذاری را داشته باشد. من قول دادم که کل سفر را به اشتراک بگذارم. این بار چیزهای زیادی برای پوشش دادن داریم، پس بیایید در آن شیرجه بزنیم!
مدل سازی سه بعدی
همه چیزهایی که در مقالات قبلی به شما نشان دادم دو بعدی بوده است. حتي تصاوير نيمه واقع گرايانه نيز صرفاً نقاشي هاي مسطح بودند. مکس رسنیک نمایه های جلو و جانبی را انجام داده است، اما همانطور که می توانید تصور کنید، یک ساعت کاملاً سه بعدی چیزهای بیشتری وجود دارد، بنابراین ما در مرحله بعدی هستیم.
مدلسازی سهبعدی در نرمافزار CAD (طراحی به کمک رایانه) انجام میشود (در این مورد Rhino 3D). زمانی که مکس و من از طرح مفهومی راضی بودیم، او شروع به ساخت آن در راینو کرد.
این یک گام بسیار مهم به دلایل مختلف است. اولاً، ظرافت های زیادی را نشان می دهد که از طرح های ساده جلو و کنار شما نمی آید. دوم، نتیجه فایلهای واقعی خواهد بود که سازندگان برای تولید ساعت از آنها استفاده میکنند، بنابراین آنها باید در جای خود باشند.
اینجاست که ایده های خلاقانه جدی می شوند. به عنوان مثال، تاقچه ما اکنون به طور کامل شکل گرفته است و به دلیل پیوند نهایی قابلیت ساخت است. مرحله مدل سازی سه بعدی جایی است که در مرحله طراحی زیبایی شناختی با چالش هایی مواجه می شوید.
از مدل سازی سه بعدی تا پرینت سه بعدی
مدلسازی سهبعدی امکان نمونههای اولیه پرینت سه بعدی را نیز باز میکند. من نمی توانم به اندازه کافی تأکید کنم که این چقدر بزرگ است. در هفتههای گذشته از قاب VPC Type 37HW استفاده کردهام و چیزهای زیادی یاد گرفتهام. ما به نکات بهبودی دست یافتهایم که تا مدتها بعد هرگز نمیدیدیم و تقریباً نمیتوانیم آنها را تکرار کنیم.
نسخه اول (مشکی در تصاویر) تأیید می کند که قطر 37.5 میلی متر دقیقاً تأثیر مطلوب را دارد. از نظر اندازه، شکاف بین قدیمی و مدرن را پر می کند. این واقعاً در وسط یک رولکس اکسپلورر 36 و 39 در اندازه درک شده قرار دارد. ضخامت، در حال حاضر در حدود 9.3 میلی متر، واقعا شسته و رفته هست. با این حال، لنگه ها کمی کوتاه بودند. آنها قاب را کمی بیش از حد حباب دار و سفت ساختند، بنابراین به مدل سازی سه بعدی برای نسخه 2 بازگشت.
تکرار دوم (خاکستری در تصاویر) با گیره های قوس دار بلندتری تعبیه شده است. آنها یک تن از حضور و استعداد اضافه می کنند. این قاب روی مچ دست 17 سانتیمتری من عالی مینشیند، اما روی مچهای بزرگتری که روی آنها آزمایش کردهایم، به همان اندازه خوب کار میکند.
لگ ها کاملاً تهاجمی به سمت پایین زاویه می گیرند که باعث می شود حالتی دوست داشتنی روی مچ دست پیدا کند. متأسفانه، هنگامی که یک بند را به نزدیکترین سوراخ های گیره نصب می کنید، گیره ها بیرون می آیند. بنابراین هنگامی که از تاقچه برای یک جابجایی بدون شکاف استفاده بهینه میکنید، لنگهها خیلی بلند هستند. چنین مشکلی در سوراخ های بیرونی وجود ندارد، اما البته به اندازه کافی خوب نیست.
بنابراین مکس در حال حاضر آن را در مدل سازی سه بعدی برای نسخه بعدی برطرف می کند. به طور طبیعی، ما به تکرار ادامه می دهیم تا زمانی که احساس کنیم درست است.
از مدل سازی سه بعدی تا توسعه فناوری
مدل سازی سه بعدی نیز به طور طبیعی به اولین مراحل توسعه فنی منجر می شود. به عنوان مثال، اکنون آموختهایم که چه ضخامتی از یاقوت کبود و قاب پشتی برای درجهبندیهای خاص مقاومت در برابر آب لازم است. بنابراین، ما تصمیم گرفتیم تا امتیاز 100 متر را برای Type 37HW هدف گذاری کنیم.
برای دستیابی به امتیاز 200 متری باید قاب آن تقریباً 1.3 میلی متر ضخیم تر باشد. ما آن را در مدل سازی سه بعدی آزمایش کردیم و نمایه نازک آن را از دست دادیم. بنابراین مقاومت در برابر آب 100 متر و ارتفاع زیر 10 میلی متر راهی است که در این مورد می توان به کار برد، به خصوص با توجه به اینکه این ساعت یک ساعت با سبک همه کاره است.
ما برنامههایی برای ساعت غواصی اتوماتیک در پلتفرم VPC در آینده داریم. ما ساختار کمی ضخیمتر و حتی مقاومتر در برابر آب را برای آن یکی رزرو میکنیم.
ما همچنین دریافتهایم که طراحی تاقچه ما اجازه اتصال انتهایی با دکمهای را نمیدهد. ارتفاع کافی در زیر طاقچه برای قرار دادن آن در آنجا وجود ندارد. بنابراین ما یک مکانیسم آزادسازی سریع به سبک سرنیزه دوگانه را انتخاب خواهیم کرد که مناسب باشد.
در حال حاضر این موضوع منبعی است که به اندازه کافی ضخیم و محکم باشد تا استانداردهای ما را برآورده کند. مانند هر کاری، اگر نتوانم آن را به درستی انجام دهم، آن را انجام نمی دهم. ویژگیهایی مانند انتشار سریع و تنظیم میکرو هرگز نمیتوانند به قیمت قابل اعتماد و کیفیت تمام شوند، بنابراین اگر در هر نقطهای مورد توجه قرار گیرد، آنها را حذف خواهم کرد.
این نوع ملاحظات فنی است که ما در حال حاضر انجام می دهیم. این باید به زودی منجر به طرح های نهایی شود. بسته طراحی حاصل از مکس رسنیک به کسب و کاری که تولید را برای من در سوئیس هماهنگ می کند، تحویل داده می شود. و سپس ما واقعاً وارد مراحل نمونه سازی و تولید می شویم.
جنبه های چالش برانگیز ذهنی ساخت برند ساعت
من در مورد اینکه آیا باید به موارد زیر بپردازم یا خیر، تردیدهای زیادی دارم. با این حال، از آنجایی که این بخش مهمی از تجربه من در پروژه است و قول داده ام همه آن را به اشتراک بگذارم، احساس می کنم باید این کار را انجام دهم.
کار بر روی VPC به راحتی رضایت بخش ترین، الهام بخش ترین و انگیزه بخش ترین کاری است که تا به حال به صورت حرفه ای انجام داده ام. بیشتر و بیشتر شبیه این است که من باید این کار را انجام دهم.
رسانه های اجتماعی به آن شانس موفقیت می دهند. هر دو به من این امکان را میدهند که حرفهایم را بزنم و با افرادی که ممکن است بخواهند در آینده یک ساعت VPC داشته باشند و بپوشند ارتباط برقرار کنم. وقتی مردم فکر می کنند که حقیقت را حفظ کنند، ناراحتم می کند.
به همین دلیل، من برنامههای گفتگو را تماشا نمیکنم، معمولاً نظراتی را به صورت آنلاین نمیخوانم یا پست نمیکنم، و هرگز در انجمنها شرکت نمیکنم. صادقانه بگویم، این سرگرم کننده ترین بخش کار نیست، به خصوص اکنون با VPC، پروژه ای که بسیار به قلب من نزدیک است. جریان دائمی نظرات و DM ها می تواند به من برسد.
اگر من واقعاً هر بار که کسی دو سنت خود را ارائه می دهد، دو سنت دریافت می کردم، در حال حاضر یک تجارت پر رونق داشتم.
تجربه من در اینجا مطمئناً باعث شده است که با انتقاد بیشتر سنجیده شوم. با این حال، از نظر روانشناسی، بین نوشتن یک مقاله در نظر گرفته شده درباره ساعت شما و نظردهندگان ناشناس که نظرات خود را (معمولاً بدون جزئیات) در رسانه های اجتماعی، انجمن ها به اشتراک می گذارند، تفاوت وجود دارد.
مردم هیچ مشکلی ندارند که در یک یا دو جمله معمولی، چیزی را که برای ماهها دل و جان خود را در آن میریزید، علناً دور بریزند یا حتی آن را تحقیر کنند.
بازخورد و مشارکت
این مربوط به بازخورد نیست. من فعالانه به دنبال بازخورد سازنده از افرادی هستم که برای نظراتشان ارزش قائل هستم. نیازی نیست مدام بشنوم که کارم عالی است. این انتقاد ناخواسته ای است که متوجه شدم بعد از مدتی متوجه من می شود. تفاوتی بین یک «معجبم اگر X چه شکلی بود» و جملاتی مانند «تو باید Y انجام می دادی» یا «اگر فقط Z را انجام می دادی» تفاوت وجود دارد.
این اظهارات واقعاً بیهوده است، زیرا من سعی نمی کنم همه را راضی کنم. حتی اگر بخواهم نمیتوانستم این کار را انجام دهم، زیرا نیمی از نظرات مخالف آن چیزی است که نیمی دیگر میخواهند. من در حال توسعه یک دید بسیار شخصی از ساعت بی نقص هستم، امیدوارم که در پایان با گروه کوچکی از افراد همفکر طنین انداز شود.
دیدن آن افرادی که از قبل خود را به من هم می شناسند، دلگرم کننده است! بنابراین دوست نداشتن هر فردی از آن برای من هیچ ارتباطی ندارد، اما باعث ایجاد احساسات منفی در جامعه VPC در حال ظهور بسیار لذتبخش میشود.
در یک روز خوب، من فقط خوشحالم که کارم باعث ایجاد چیزی در افراد می شود. در روزهای بد، باید اعتراف کنم که با تکرار “فکر می کنم شما باید X را انجام می دادید” کاملاً دلسرد می شوم.
این روی روحیه من تأثیر می گذارد. میدانم افرادی هستند که سریالها را دنبال میکنند و به فکر راهاندازی برندهای ساعت خود هستند. من 100٪ آن را توصیه می کنم، اما این چیزی است که باید در نظر گرفت و برای آن آماده شد.
سخن پایانی در مورد مدل سازی سه بعدی، توسعه فناوری، و جنبه های کمتر لذت بخش
مرحله مدل سازی سه بعدی بسیار جذاب است زیرا ساعت را زنده می کند. پوشیدن قاب های آزمایشی چنین تجربه ای سورئال است. ما ماه ها روی این موضوع کار می کنیم و ناگهان طرح کلی آن روی مچ دست من است. همچنین بسیار عالی است که ببینیم چقدر به طرح مفهومی اصلی نزدیک خواهیم بود.
من با مخالفان متعددی در این کسب و کار صحبت کرده ام که ادعا می کردند ما نمی توانیم آن را تا این حد ضعیف نگه داریم. این نشان می دهد که سازش ناپذیر بودن و کمی سرسخت بودن به صرفه است.
می ترسم مجبور شوم به بازخوردهای ناخواسته مداوم عادت کنم. واقعیت این است که مردم یک پست رسانه اجتماعی یا یک مقاله را به عنوان دعوتی برای به اشتراک گذاشتن نظرات خود می بینند. یکی از مزایای بزرگ برندهای کوچک این است که می توانید با بنیانگذاران و تصمیم گیرندگان تعامل داشته باشید، بنابراین من مجبورم فعال بمانم و با کسانی که مثبت و سازنده هستند تعامل داشته باشم. در واقع از انجام این کار لذت می برم. من انتظار ندارم که این تغییر کند، اما فکر میکنم عادلانه است که اعتراف کنم که موارد منفی روی من تأثیر میگذارند.
همانطور که می گویند، اگر نمی توانید گرما را تحمل کنید، از آشپزخانه خارج شوید. این فقط یکی از آن چیزهایی است که همیشه نمی توانید واکنش خود را پیش بینی کنید. همانطور که معلوم است، اگر بخواهم در این تجارت دوام بیاورم، باید خودم را بهبود بخشم. اما وقتی دور میشوم و فقط روی ساختن یک ساعت شگفتانگیز کار میکنم، همه چیز از بین میرود.
این هنوز به راحتی هیجان انگیزترین چالشی است که من تا به حال انجام داده ام، بنابراین مطمئن باشید که VPC را تحت تأثیر قرار نخواهد داد. در مرحله بعد، من در حال یافتن تامین کنندگان و تولیدکنندگان قطعه مناسب هستم.
بخش سوم: از طراحی تا ساخت
مرحله طراحی VPC Type 37HW اکنون پشت سر گذاشته شده است. با این حال، ما در چند هفته گذشته تنظیمات دقیقی انجام داده ایم که خوشحالم که به شما نشان دهم. ما اکنون به طور کامل درگیر توسعه فنی و جستجوی تولیدکنندگان مناسب هستیم. و ثابت شده است که کاملاً سواری است.
مانند بسیاری از مراحل درگیر، این معمولاً عمومی نیست، بنابراین خوشحالم که برخی از پشت صحنهها را به اشتراک میگذارم. در اینجا یک مزه از آنچه برای ساخت اولین ساعت شما مستلزم آن است، ارائه می شود.
در بخش قبلی، من به اشتراک گذاشتم که چگونه تمام نظرات “تو باید X را انجام می دادی” می توانند بر روحیه من تأثیر بگذارند.
پرینت سه بعدی قبل از ساخت
آخرین بار، دو نمونه اولیه قاب مختلف چاپ شده با چاپ سه بعدی را نشان دادم. همانطور که گفته شد، هر دو نزدیک بودند اما هنوز کاملاً پولی نداشتند. طراح من مکس رسنیک به انحنای بیشتر خرطوم ها به سمت پایین ادامه داد. او همچنین کمی از طول کلی ساعت را تراشید تا از بیرون آمدن نوک بند ها جلوگیری کند. و خوب … بار سوم یک جذابیت است!
من قاب جدید را به صورت سه بعدی در فولاد چاپ کردم تا وزن محصول نهایی را شبیه سازی کنم. میخواستم مطمئن شوم که ساعت به خوبی تناسب دارد و به هیچ طرف کشیده نمیشود. در دست داشتن چاپ فولاد سنگین برای اولین بار تجربه عجیبی بود. از آنجایی که کاملاً جامد است، از یک ساعت معمولی سنگینتر است، اما ناگهان واقعیتر به نظر میرسد.
من آن را بستم تا ببینم دقیقا همانطور که می خواهم می نشیند. انحنای رادیکال به خوبی مچ دست را می گیرد، و در جای خود باقی می ماند، ضربه ای به وسط مچ دستم بزنید. باریکی و حالت اسکوات به این تناسب راحت نیز کمک می کند.
بعد، من آن را روی مچ دست های مختلفی که ممکن بود قرار دادم. خوشحالم که می بینم که همان تناسب راحت را روی مچ دست بسیار بزرگتر و بسیار کوچکتر از من دارد (17 سانتی متر / 6.75 اینچ). از نظر زیبایی شناختی، اندازه به طور عجیبی خنثی به نظر می رسد. این یک ساعت بزرگ نیست، اما مطمئنا کوچک هم نیست.
من بیان کردم که از نظر احساس مچ دست بین یک رولکس اکسپلورر 36 میلیمتری و 39 میلیمتری قرار میگیرد و من روی آن ایستادهام. این آخرین تنظیم دقیق مورد نیاز قبل از اینکه بتوانم طرح را امضا کنم، بود. مکس بسته طراحی را تکمیل کرد و آن را به شریک مونتاژ سوئیسی من منتقل کرد.
منبع یابی، تولید و مونتاژ
اگر بخواهید خودتان ساعتی بسازید، راههای مختلفی وجود دارد که میتوانید به مرحله بعدی بروید. ساده ترین راه این است که یک سازنده یکپارچه پیدا کنید.
چندین شرکت بزرگ وجود دارند که تا حدی ساعت شما را می سازند، بقیه قطعات را تهیه می کنند و آن را برای شما مونتاژ می کنند. این تا حد زیادی ساده ترین راه برای انجام آن است. آنها مراقب همه چیز هستند.
با این حال، آنها جعبه سیاه هستند. شما نمی دانید قطعات از کجا می آیند و قیمت آنها چقدر است. با برخی، شما حتی نمی توانید نقشه های فنی ساعت خود را داشته باشید. به عبارت دیگر، شما کاملاً به این شرکت ها وابسته هستید. شما صاحب جنبه بازاریابی برند خود هستید، اما بقیه آن را آنها اداره می کنند. اگر آنها از تجارت خارج شوند یا درگیری ایجاد شود، شما بدون محصول می مانید.
افراط دیگر این است که برای هر قطعه سازنده جداگانه و یک حزب جداگانه که مونتاژ می کند پیدا کنید. حتی میتوانید مونتاژ را خودتان انجام دهید، همانطور که برخی از مارکها پس از رسیدن به مقیاس خاصی انجام میدهند. من خوش شانس هستم که با یک راه حل بینابینی مواجه شدم.
من شرکتی را پیدا کرده ام که در مونتاژ تخصص دارد و همچنین شبکه خود را برای تهیه و تولید قطعات برای من مستقر می کند. این به من منفعت یک تامین کننده یکپارچه را می دهد، اما انعطاف پذیری و مالکیت کاملی را که تامین همه چیز از خودم اجازه می دهد.
جناب ون استراتن عزیز، شما یک رویاپرداز هستید
داشتن یک شریک درونی بسیار مهمتر از آن چیزی است که من از قبل فکر می کردم. برای شروع، برای انجام این کار به تعداد زیادی تامین کننده مختلف نیاز دارید. شما به تولیدکنندگان متخصص برای قاب، صفحه، عقربه، دستبند، موتور و غیره نیاز دارید. و با توجه به اینکه پیدا کردن بسیاری از آنها به صورت آنلاین و به ویژه قضاوت از راه دور سخت است، این یک چالش است.
چالش دیگر این واقعیت است که من یک مرد هلندی بدون تجربه قبلی هستم. این شرکتها روزانه درخواستهایی از افرادی دریافت میکنند که برندهای جدید ساعت را راهاندازی میکنند.
در واقع، یکی از تولیدکنندگانی که با او صحبت کردم، حتی یک دسته مشتری به نام «رویاپردازان» داشت. شرکت به من گفت: “شما در این دسته قرار می گیرید، آقای ون استراتن.” این را با یک تجارت پررونق و کم ظرفیت در اکثر این شرکت ها همراه کنید، و با یک چالش بسیار سخت روبرو خواهید شد.
متأسفانه، این منجر به برخی رفتارهای بی ادبانه نیز می شود. من کاملاً به این احترام میگذارم که یک تولیدکننده ترجیح میدهد 10000 قاب را برای یک برند مشهور جهانی حذف کند تا 300 مورد پیچیده را برای یک مرد هلندی. اما من قبلاً گفتگوها را با چندین نفر به دلیل بد اخلاقی در مورد آن پایان داده ام.
داشتن یک خودی برای هماهنگ کردن همه چیز کمک زیادی می کند. این شرکت می داند که چگونه کارها را انجام دهد و می تواند یک یا دو مورد را جلب کند. این محیط طبیعی من نیست، اما اگر لازم باشد این رویکرد عملی را در پیش بگیرم، خوشحالم. در پایان، من باید یک ساعت واقعاً سطح بالا را تهیه کنم که به این ترتیب ساخته شده باشد.
و متوجه شدم که باید ثابت کنم که ارزش وقت و تلاش را دارم که فقط با راه اندازی موفقیت آمیز ساعتم می توانم این کار را انجام دهم. هنوز کار دارد!
تولید در سطح بالا برای هر قطعه
همانطور که برندهای بزرگ دوست دارند همه چیز در خانه را حفظ کنند، صنعت ساعت سوئیس هنوز هم میدان بازی متخصصان است. ساخت هر قطعه توسط شرکت های متخصص انجام می شود. و این در واقع یک چیز واقعا خوب برای کارایی و کیفیت است. همچنین به این معنی است که من در نهایت از همان تولیدکنندگانی که برخی از برندهای بزرگ استفاده می کنند، استفاده می کنم، به این معنی که می توانم از نظر کیفیت با آنها رقابت کنم.
قبلاً اشاره کردم که قصد دارم VPC Type 37HW را زیر 3000 یورو نگه دارم. تخصیص این بودجه در تولید یک فرآیند هیجان انگیز است. همانطور که ممکن است انتظار داشته باشید، کالیبر سلیتا درجه یک و دارای گواهی COSC یکی از قطعات پرهزینه است. با این حال، من کمی بیشتر در مورد قاب و بند قرار می دهم.
من به شدت از کیفیت ماشینکاری و تکمیل انتقاد دارم، که یک امر پرهزینه است. این تفاوت بین یک ساعت معمولی و یک ساعت عالی را ایجاد می کند. بنابراین من بودجه زیادی را به آن اختصاص می دهم.
صفحه یکی دیگر از اجزایی است که من خوشحالم که روی آن خرج می کنم. من می توانم یک صفحه مهر و موم شده را انتخاب کنم، اما فرز کردن آن بسیار بهتر است. این یک روش بسیار گرانتر برای تولید صفحه است، اما نتیجه به طور قابل توجهی واضحتر و بهطور تصاعدی زیباتر است.
اینها تصمیماتی هستند که در نهایت کیفیت و قیمت ساعت مچی را تعیین می کنند. از نظر تجاری، اگر RRP زیر 1 هزار یورو را هدف قرار دهم، کارم را آسان تر می کنم. اما این بدان معناست که من نمیتوانم این رویکرد سازش ناپذیر را اتخاذ کنم، بنابراین برای من معنی ندارد.
کار برای تولید نمونه های اولیه
شریک مونتاژ سوئیسی من در حال ایجاد نقشه های فنی ساعت در حین صحبت است. این شرکت طرح سه بعدی مکس را می گیرد و آن را به چیزی تبدیل می کند که قابل تولید باشد.
همانطور که می توانید تصور کنید، یک تن از جزئیات باید کار شود. قاب چگونه روی کیس ثابت می شود؟ چه نوع نخی برای پشت قاب مورد نیاز است؟ مهرها کجا می روند؟ مکس این موارد را هنگام طراحی در نظر می گیرد و برای مثال فضای مورد نیاز را در اختیار می گذارد. اما نقشه های فنی واقعی توسط متخصصان دیگری انجام شده است.
همزمان در حال شناسایی شرکای تولیدی مناسب هستیم. به عنوان مثال، ما یک سازنده واحد را برای بند، دستبند و قاب ساعت انتخاب می کنیم. این ما را قادر می سازد تا برای هر سه آلیاژ و کیفیت نهایی یکسانی داشته باشیم. طراحی یک کیف و دستبند کاملاً منطبق برای داشتن ناهماهنگی رنگ و/یا بافت منطقی نیست.
اگر بتوانیم این معما را طی چند هفته آینده کامل کنیم، میتوانیم نمونهسازی اولیه را ادامه دهیم. من یک سری کوچک (احتمالاً حدود شش) ساعت خواهم داشت که با مشخصات نهایی مورد نظر ساخته شده اند. و سپس باید دید که آیا ما در حال حاضر در مورد پول درست عمل می کنیم یا اینکه آیا تغییراتی لازم است.
در حال حاضر، من انتظار دارم که اولین دسته از نمونه های اولیه را در پاییز امسال داشته باشم. برای ما طراحی ساعت کمی بیشتر طول کشید و بسیاری از شرکای تولیدی در تابستان تعطیل شدند. بنابراین برنامه ریزی اولیه اواخر تابستان/اوایل پاییز برآورده نخواهد شد.
سخن پایانی در مورد تولید
اکنون وارد مرحله کاملاً متفاوتی از پروژه شده ایم. من ناراحتم که دیگر با مکس و طراح تایپوگرافی ساموئل بیکر از نزدیک کار نمی کنم. رفتن از یک ایده خام به رندرهایی که در اینجا می بینید، یک انفجار مطلق بوده است! اما اگر این کار را انجام دهم، مطمئناً آنها را دوباره برای مدل دوم VPC استخدام خواهم کرد. من می توانم یک غواص خیره کننده را روی این سکوی کیف و دستبند تصور کنم!
در ادامه راه چیزهای زیادی برای یادگیری وجود دارد. من قبلاً در فرآیندهای تولید شرکت نکرده ام، بنابراین این بسیار خارج از منطقه راحتی من است.
اما هر روز من را کمی به تحقق این رویا نزدیکتر می کند. و به نظر می رسد که شریک مونتاژ من یک متخصص واقعاً توانا است که می تواند این کار را انجام دهد. یک چیز مسلم است: این دیگر یک نمایش یک نفره نیست، حتی اگر من تنها مالک VPC هستم. اگر تعداد انگشت شماری از افراد واقعا آگاه و با تجربه در کنار من نبودند، تا این حد پیش نمی آمد.
مرحله تولید فعلی به سادگی زمان زیادی می برد و نتیجه کمی برای نشان دادن دارد.
بخش چهارم: تولید – ابزارهای ساعت ساز بالاخره بیرون آمدند
این پروژه هنوز بسیار ادامه دارد. با این حال، تابستان امسال صرف انجام کارهای سخت پشت صحنه شد که دقیقاً فتوژنیک یا پر زرق و برق نبود. اما اکنون ما در نهایت آماده شروع ساخت نمونه های اولیه هستیم.
اجازه دهید شما را برای یک خلاصه نویسی سریع از چند ماه گذشته کار و جایی که در حال حاضر ایستاده ام همراهی کنیم. باز هم، چیزهای زیادی وجود دارد که معمولاً نمی توانید آنها را ببینید. می دانم زیرا بسیاری از آن برای من نیز جدید و غیرمنتظره بود. بنابراین، اگر هنوز برای سفر همراه هستید، عمیقاً از شما سپاسگزارم. بیایید در آن گیر کنیم!
یافتن شرکای تولید
همانطور که در بخش قبلی خود در مورد پروژه VPC اشاره کردم، یافتن تولیدکنندگان چالش برانگیز بود. من مسیر یک شریک مونتاژ جداگانه و تامین کنندگان تخصصی قطعات را در پیش گرفتم. شریک مونتاژ سوئیسی من همچنین به عنوان رابط بین تولید کنندگان و من عمل می کند. این به من کمی اعتبار و قدرت اهرمی در مذاکرات و همچنین متخصصانی می دهد که در غیر این صورت نمی توانستم پیدا کنم.
چالش اینجاست که پیدا کردن بسیاری از سازندگان صفحه، عقربه، جعبه و بند بسیار سخت است. اینها مشاغلی نیستند که با یک جستجوی سریع در گوگل پیدا کنید. در واقع، اگر معرفی نشده باشید، به هیچ وجه آنها را پیدا نخواهید کرد. این ممکن است کمی تعجب آور باشد تا زمانی که در نظر نگیرید که مارک های ساعت دوست دارند تصویری از “همه چیز در داخل خود” حفظ کنند. آنها تامین کنندگان خود را مجبور می کنند که پشت پرده کار کنند. با کسب و کار فراوان، آنها با خوشحالی از آنها پیروی می کنند.
وقتی آنها را پیدا کنید، زندگی خیلی آسان تر نمی شود. بسیاری دوست ندارند تا زمانی که معامله ای انجام نشده است آنچه را که می توانند ارائه دهند فاش کنند. عادت کردن به این موضوع خیلی طول کشید. میخواستم مکانیسمهای تنظیم میکرو را که میتوانند برای گیرهام ارائه کنند ببینم.
فکر کردم می توانم کاتالوگ گزینه ها را درخواست کنم. همانطور که به زودی متوجه شدم، این روش کار نمی کند. شما باید اعتماد کنید که آنها می توانند این کار را انجام دهند و اصولاً برای یک معامله مذاکره کنند. فقط در این صورت می توانید چیزی را ببینید. شما کاملاً آگاه می شوید که در این مرحله اولیه ساخت یک برند ساعت، هدفی ندارید.
اثبات ارزش خود
چیزی که وقتی برای اولین بار در ماه ژوئیه در مورد این موضوع نوشتم نمی دانستم این بود که تا به حال برای انجام تمام معاملات مورد نیاز لازم است. مشکل این است که بسیاری از تولیدکنندگان عادت دارند برای مشتریان بزرگتر و با سابقه کار کنند. همیشه تعداد زیادی میکروبرند جدید به آنها نزدیک می شوند.
متأسفانه بسیاری از ساعتها اولین چیز را نمیدانند و محکوم به شکست هستند، بنابراین تولیدکنندگان علاقهای به این نوع مشتری ندارند. نتیجه این است که باید ثابت کنم که جدی هستم. و این اشکال عجیب و غریب به خود می گیرد.
در یکی از پیشنهادهای بزرگتر، من یک نقل قول برای “توسعه فنی” پیدا کردم. از آنجایی که ما قبلاً همه نقشه های فنی را داشتیم و “ابزار” به طور جداگانه نقل شده بود، من کنجکاو بودم که هنوز چه توسعه فنی می تواند مورد نیاز باشد. رابط من به من اطلاع داد که بعید است این چیزی جز اثبات ارزش من و کاهش خطر باشد. اساسا، من باید راه خود را برای تبدیل شدن به یک مشتری بخرم.
من باید برخی از خطرات را برای تولید کنندگان پوشش دهم که نتیجه مدل پیش فروش من است. از آنجایی که هزینه تولید ساعت با پیش فروش تامین می شود، عدم اطمینان وجود دارد. اگر به اندازه کافی نفروختم، کل پروژه لغو می شود. قبول دارم که این باعث بدهی من می شود، اما تامین کنندگان من می خواهند در هر صورت ایمن باشند.
مشخصات نهایی برای ساخت
خوب، به چیزهای سرگرم کننده تر بروید. طبیعتاً، وقتی شریک مونتاژ من نقشه های فنی را آماده کرد و تأمین کنندگان تحقیق و توسعه خود را انجام دادند، برخی چیزها تغییر کرد. اما اکنون که همه چیز درست است، میتوانم برخی بهروزرسانیها را در مورد مشخصات به اشتراک بگذارم. فراتر از موارد زیر، ساعت تا حد زیادی همانطور که قبلا توضیح داده شد باقی می ماند.
برای شروع، ما موفق شده ایم قطعات مورد نیاز را برای یک گیره میکرو قابل تنظیم بدون ابزار شگفت انگیز تهیه کنیم. مهمتر از همه، قفل و بند به دست آمده تنها با طول 31 میلی متر و ضخامت 5 میلی متر فشرده است. دارای پخ های زیبا و مونوگرام VPC حکاکی شده است.
و یک لینک کامل از تنظیمات میکرو را ارائه می دهد. سیستم باز کردن سریع دستبند تغییر کرده است. من قصد داشتم از دکمه فشاری استفاده کنم، اما فضای کافی در زیر طاقچه وجود نداشت. از آنجایی که من میخواهم پیوند انتهایی یک پیوند مرکزی جداگانه داشته باشد نه یک پیوند انتهایی تک تکه آسیاب شده، فضا کم است. بنابراین ما از یک سیستم دو سرنیزه ای زیبا و ضخیم استفاده خواهیم کرد.
ضخامت ساعت به 9.8 میلی متر رسید که شامل کریستال یاقوت کبود گنبدی است. قاب به تنهایی تنها 7.6 میلی متر ارتفاع خواهد داشت. با این وجود، درجه مقاومت در برابر آب 120 متر خواهد بود. ما از فضای عمودی حداکثر استفاده را می کنیم. دسته عقربه را پایین میآوریم و صفحه و عقربهها را به کریستال گنبدی فشار میدهیم، بنابراین در اینجا هیچ تغییری وجود ندارد.
در واقع، اگر بخواهید کریستال را بردارید، عقربه دقیقه شمار را می بینید که در بالای قاب دور خود را می سازد. به این ترتیب همه چیز در آنجا فشرده شده است. صفحه، در نهایت، به جای یک لایه آسیاب شده، از دو لایه ساخته خواهد شد. این اجازه می دهد تا دو رنگ متضاد و یک پخ زیبا و باریک صیقلی در اطراف محیط لایه بالایی وجود داشته باشد. اساساً یک صفحه ساندویچی است، با این تفاوت که اعداد بریده ای وجود ندارد.
کیفیت ساخت و قیمت
خبر خوب این است که من شرکتی را پیدا کرده ام که برای برخی از برندهای بزرگ سوئیسی قاب و دستبند تولید کرده است. ما موفق شده ایم بالاترین کیفیت سطح A این تامین کننده را در چارچوب بودجه برای VPC مورد مذاکره قرار دهیم. در این مورد، “سطح A” به معنای همتراز با بهترین کار شرکت برای آن برندهای معتبر است.
ما در مورد ساعت هایی صحبت می کنیم که در محدوده 10 تا 15 هزار یورو به فروش می رسند. بنابراین من کاملاً انتظار دارم که بتوانم بهترین تناسب و تکمیل قطعات فلزی را همانطور که از ابتدا قصد داشتم ارائه دهم. این یک پیروزی بزرگ برای من است زیرا در مورد این موضوع بسیار حساس هستم.
“در حد بودجه” به این معنی است که به نظر می رسد می توانم حداکثر RRP مورد نظر 3000 یورو را برای ساعت خود حفظ کنم. البته این مبلغی جدی برای یک برند جدید است. اما هرچه نزدیکتر میشویم، احساس میکنم ساعت بدون زحمت از هر انتظار معقولی برای آن سطح قیمت فراتر خواهد رفت.
من هیجان زده هستم که بگویم مجبور نبودم حتی یک گوشه را کوتاه کنم. همه چیز با بالاترین مشخصات و با در نظر گرفتن طول عمر، استحکام و زیبایی ساخته شده است.
زمان شیرین خود را گرفت. همانطور که میتوانید تصور کنید، وسواس و سختگیر بودن در مورد کیفیت و جزئیات هنگام تلاش برای تامین امنیت تولیدکنندگان کمکی نمیکند. خوشبختانه، اکنون خودم را با احزاب به همان اندازه جاه طلبانه احاطه کرده ام. حالا که معامله پشت سرمان است، میتوانیم روی ساختن چیزی شگفتانگیز با هم تمرکز کنیم.
مراحل بعدی
مسیر تولید کمی طولانیتر از حد انتظار بوده است، بنابراین پروژه با تاخیرهایی مواجه است. بدیهی است که هدف اولیه از داشتن نمونه های اولیه در پاییز دیگر امکان پذیر نیست. اما، راستش، من اهمیتی نمی دهم. تنها هدف من این است که چیزی واقعاً عالی بسازم، و ما هنوز در مسیری کاملاً عالی هستیم.
به نظر می رسد از هم اکنون حدود سه ماه طول می کشد تا مدل های آزمایشی کار کنند. در این بین، برای جلوگیری از غافلگیری در پایان مرحله نمونه سازی، تعدادی زیرمجموعه را مشاهده خواهم کرد. برای مثال، صفحه ها نیاز به تکرار دارند، بنابراین ما دقیقاً این کار را انجام خواهیم داد.
همانطور که ما آن را راه اندازی کرده ایم، مدل های آزمایشی نهایی باید 99٪ نماینده ساعت های تمام شده ای باشد که مشتریان دریافت خواهند کرد. امیدوارم بتوانم بخشی از آن را در این مدت با شما به اشتراک بگذارم.
در حال حاضر، من واقعاً خوشحالم که همه معاملات انجام شده است. این بدان معناست که من به درستی بودجهبندی کردهام و تا زمانی که مدلهای آزمایشی کار کنم، وضعیت مالی من به پایان خواهد رسید. دومین چیزی که من در مورد آن هیجان زده هستم کیفیت و مجموعه ویژگی است. با فرض اینکه سازندگان انتظارات را برآورده کنند، ساعت کاملاً خیره کننده و ارزشمند خواهد بود.
بخش پنجم: پوشش فوق العاده سخت و به روز رسانی های دیگر
چندین سازنده متخصص در حال حاضر سخت مشغول تولید قطعات نمونه های VPC Type 37HW من هستند. همه چیزهایی که در طول یک سال گذشته روی آن کار کرده ایم، در حین صحبت در کنار هم قرار می گیرند.
گفتن این که من را با ترکیبی از اضطراب و هیجان پر می کند، دست کم گرفته شده است. با این حال، ما هنوز چند جزئیات را به خوبی تنظیم کرده ایم. و، من یک ویژگی جدید هیجان انگیز برای اعلام دارم: یک پوشش فوق العاده سخت روی کل قاب، دستبند و بند.
مورد دوم چیزی است که تقریباً در تمام سال بیصدا روی آن کار کردهام. گزینه های مختلف زیادی وجود دارد، اما به سادگی علامت زدن یک کادر در فرم سفارش نیست. بنابراین من آن را ساکت نگه داشتم تا اینکه کاملاً از آنچه می توانم ارائه دهم مطمئن شدم. بیایید وارد آن شویم.
یک پوشش فوق العاده سخت برای VPC Type 37HW
من همیشه از این که فناوری های سخت شدن/پوشش سطحی عمدتاً برای ساعت های ابزار استفاده می شد شگفت زده بودم. برای من، هر چه ساعت مچی اسپرتتر باشد، کمتر به یک یا دو خراش اهمیت میدهم. این ساعتهای ظریف و ظریفی هستند که میخواهم بکر نگه دارند.
VPC Type 37HW ساعتی است که همه چیز را انجام می دهد که ترکیبی از اسپرت و ظریف است. من اهمیتی نمیدهم که چنین ساعتی قدمت خود را نشان دهد، اما ترجیح میدهم تا زمانی که ممکن است مرتب به نظر برسد.
بنابراین من شروع به جستجو در فن آوری های سخت شدن کردم. من با بسیاری از شرکتهای مختلف صحبت کردهام که روشهای مختلفی برای انجام آن ارائه میدهند، و نمونههایی از فولاد ضد زنگ معمولی و سخت شده ۳۱۶L را آزمایش کردهام. مهمتر از همه، من همچنین با تولیدکنندگان لابی کرده ام.
چیزی که من در ابتدا متوجه نشدم این بود که سازندگان و مونتاژکنندگان به هیچ وجه مشتاق این کار نیستند. آنها نمی خواهند کار خود را قبل از مونتاژ به یک شرکت تصفیه سطح بفرستند.
بزرگترین نگرانی آنها این است که تحمل ها در این روند به خطر بیفتد. هنگامی که قطعات توسط طرف های مختلف پردازش شده اند چه کسی مسئول مقاومت در برابر آب است؟ ، ما واقعاً با پذیرش شما به عنوان یک مشتری، لطف بزرگی به شما می کنیم، من خیلی شنیدم «نه». خوشبختانه، این فقط به من انگیزه داد تا بیشتر تلاش کنم.
من در نهایت به تامین کنندگان بلندپرواز و آینده نگر رسیدم که دقیقاً همان چیزی است که به آن نیاز دارم. من نمی توانم با افرادی کار کنم که فقط به مشکلات و محدودیت ها فکر می کنند، بنابراین نمی توانم.
پوشش فوق سخت در مقابل سایر درمان های سطحی
دو روش بسیار امیدوارکننده شامل تغییر ترکیب مولکولی یک لایه بیرونی تدریجی فولاد است. من یکی را با محتوای کربن بالا و دیگری با محتوای کروم بالاتر را آزمایش کردم. این دو روش بیشترین محافظت را در برابر خراش ارائه می دهند زیرا نمی توانند از بین بروند.
نقطه ضعف بزرگ این است که هر دو اثر کدر کننده اندکی دارند. فولاد پس از درمان کمی کدر به نظر می رسد. این اثر برای استفاده صنعتی ناچیز است، اما در یک ساعت تمام شده قابل توجه است.
دو راه حل وجود داشت. یکی از آنها این بود که تمام قاب و دستبند را با مهرهها به پایان برسانند. برندهایی مانند Sinn از این رویکرد استفاده می کنند. با پولیش خوب، پخ زدن، و کلید برس زدن طرح، این گزینه برای من نبود. مورد دیگر این بود که ساعت را تمام کند، آن را سفت کند و سپس دوباره آن را تکمیل کند.
با این حال، این مقداری از مواد سخت شده را از بین می برد. هیچ راهی برای دانستن اینکه آیا و تا چه حد سطوح فرآوری شده همچنان پس از آن سخت می شوند وجود ندارد. در تئوری، به عنوان مثال، یک قسمت از قاب می تواند به طور کامل سفت شود، و قسمت دیگر اصلاً. این ایده آل نیست، به خصوص با توجه به گران بودن این رویکرد.
راه حل ایده آل روکش فوق العاده سخت ساعت بود. فرآیند درخواست مشابه PVD یا DLC است، اما نتیجه کاملا نامرئی است. ساده شده، می توانید آن را به عنوان یک لاک محافظ در نظر بگیرید، با این تفاوت که به این صورت نشان داده نمی شود. Seiko’s Diashield یک نمونه بارز است.
شایعه شده که سختی آن حدود 500 ویکرز است. پوشش Type 37HW بین 1800 تا 2000 ویکرز خواهد بود. در مقایسه، 316L درمان نشده حدود 150 ویکرز است.
شکستن برخی از افسانه ها در مورد پوشش فوق العاده سخت
درک این نکته خوب است که ساعتی با پوشش فوق العاده سخت ضد خش نیست. همانطور که در این بخش قبلی توضیح داده ام، اگر پشت خود را به آن بسپارید، از آن عبور خواهید کرد. هدف، با این حال، کاهش سرعت تجمع خراش های بسیار ظریف است. به عنوان مثال، به آن ابر مهآلود از خراشهای کوچک روی قفل خود فکر کنید، حتی در اثر کار روی یک میز چوبی.
نمایش آن در Type 37HW آینده به میزان قابل توجهی بیشتر طول خواهد کشید. مطمئن باشید، VPC شما پیر می شود، اما زمان بیشتری طول می کشد.
این پوشش همیشه نامرئی باقی می ماند. حتی اگر به خطر بیفتد، مانند ساعت های قدیمی با روکش مشکی پوسته پوسته نمی شود.
یکی دیگر از مزایای مهم این است که ساعت را می توان همیشه با استفاده از تجهیزات معمولی و فرآیند معمولی تمیز کرد. ساعت ساز شما ممکن است مجبور باشد زمان بیشتری را روی هر سطح صرف کند، اما می توان بدون مشکل این کار را انجام داد.
به طور خلاصه، اگر به شما گفته نمیشد، احتمالاً حتی نمیدانستید که روکش وجود دارد، به جز اینکه ممکن است متوجه شوید که ساعت برای مدت طولانیتری نسبت به ساعتهای دیگر بکر باقی میماند. این یک ویژگی اضافی است که من ارزش زیادی برای آن قائل هستم، بنابراین من برای ارائه آن در VPC Type 37HW هیجان زده هستم.
حاشیه کمی باریک تر خواهد بود
به روز رسانی مهم دیگر علاوه بر پوشش فوق العاده سخت این است که قاب صاف و عمودی برس کمی باریک تر شده است. آخرین بار، من قبلاً یاقوت کبود کمی ضخیمتر را به اشتراک گذاشتم که برای رسیدن به درجه مقاومت در برابر آب 120 متر باید استفاده میکردیم.
خوب، معلوم است که ما همچنین به مقداری عرض اضافی در پایه کریستال نیاز داریم تا استحکام بیش از حد مهندسی شده ای را که من دنبال آن هستم حفظ کنیم.
سه گزینه وجود داشت. یکی از آنها کوچک کردن صفحه بود که تمام تعادل طراحی را از بین می برد. یکی دیگر این بود که ساعت را بزرگتر کنیم. بعد از تمام تلاشهایی که برای ایجاد تناسب عالی انجام دادیم، این هرگز برای من روی میز نبود. سومی این بود که گوشت مورد نیاز را از قاب بیرون بیاورند.
معلوم شد که این بهترین راه حل است، جایی که اندازه گیری کمی بر حس و حال ساعت تأثیر می گذارد اما بر تعادل تأثیر نمی گذارد. در هر صورت، تعادل ممکن است اکنون کمی بهتر شده باشد. به طور کلی، ظرافت را به نفع جسارت کسری افزایش می دهد.
قاب باریک کمتر باعث تفرقه می شود و مخاطبان بیشتری را راضی می کند. به این صورت در نظر گرفته نشده بود، اما گاهی اوقات باید یک تصادف خوشحال کننده را بپذیرید. برای من، عادت کردن کمی طول کشید، اما اکنون حاشیه باریک تر را ترجیح می دهم. اگر مصالحه های کوچکی وجود داشته باشد که باید انجام می دادم، این چیزی است که می توانم با آن زندگی کنم.
برخی تاخیرها در تولید نمونه
ساعتساز من با رنگهای آبی و سبز مشکل داشت. همانطور که بود، آنها نسبت به رندرها کمی روشن تر و پر جنب و جوش تر ظاهر می شدند. همانطور که میدانید، من و مکس ساعتهای بیشماری را صرف جستجوی رنگهای بینقص سبز و آبی کمرنگ و همهکاره کردیم.
با درک بهتر اثرات فرآیند تولید، مجبور شدیم دوباره کالیبره کنیم. پس از مدتی جلو و عقب، من کاملاً انتظار دارم که اکنون رنگ های عالی را دریافت کنم.
مسئله دیگر چاپ صفحه ما بود. همانطور که قبلاً توضیح داده شد، ما متن مینیمال، تایپ کاملاً سفارشی “Venustas” خود و یک علامت کلمه الهام گرفته از ساعت سازی اولیه را به جای لوگو انتخاب کردیم. چاپگرهای پد نگرانی هایی در مورد خوانایی داشتند. برای اطمینان 100٪، ما یک قدم به عقب برداشتیم و یک سری آزمایش انجام دادیم.
ما چند ترفند کوچک انجام داده ایم تا اطمینان حاصل کنیم که علامت کلمه خوانا خواهد بود و در عین حال تا حد امکان کوچک باقی می ماند. امضای «ساخت سوئیس» نباید بدون لوپ خوانا باشد، تا زمانی که به طور تمیز چاپ شود. که در حال حاضر همه امن است. متاسفانه این دو چالش چندین هفته به جدول زمانی ما اضافه کرده اند. من اکنون انتظار دارم که نمونه ها را در حدود دو ماه آینده داشته باشم.
دریافت VPC Type 37HW روی مچ عاشقان ساعت
این، طبیعتاً (حتی اگر در اینجا کمی زودرس باشد) من را به آخرین اقدام برای ساختن یک برند ساعت مچی سوق می دهد: قرار دادن ساعت روی مچ عاشقان ساعت. اگر نمونهها مثلاً 98 درصد دقیق به ساعتهای نهایی در نظر گرفته شوند، میتوانیم آخرین تنظیم دقیق را در پیشتولید انجام دهیم.
در این صورت، من پیش فروش را در مدت کوتاهی از هم اکنون انجام خواهم داد. البته، اگر نمونه ها هنوز کاملاً وجود نداشته باشند، ابتدا طراحی/تولید را مجدداً بررسی خواهم کرد. من مقدار زیادی در مورد خود ساعت نوشته ام، اما در مورد جنبه تجاری اجتناب ناپذیر آن چیز زیادی نوشته ام، بنابراین اجازه دهید در اینجا چند کلمه را در مورد آن صرف کنم.
من می توانم یک دوره تولید اولیه 300 قطعه، 100 از هر رنگ را انجام دهم. آنها از طریق فروشگاه آنلاین من به صورت پیش فروش در دسترس خواهند بود. موفقیت این پنجره پیش فروش یک هفته ای تعیین می کند که آیا پروژه به پایان می رسد یا خیر. در غیر این صورت، تمام سفارشها فوراً بازپرداخت میشوند، در صورت موفقیت، تولید شروع می شود و می توان انتظار داشت که در همان سال تحویل داده شود.
در این صورت، من همچنین توسعه مدل دوم را برای حفظ شتاب شروع خواهم کرد. رویای من این است که یک شرکت ساعت کوچک اما با کیفیت بسازم، بنابراین بر اساس پایهای که امسال گذاشتهام، خواهم ساخت.
برای به حداکثر رساندن شانس خود، در حال حاضر در حال برنامه ریزی برای عکاسی و فیلمبرداری هستم. من همچنین در حال تنظیم برخی از قرار گرفتن ها از جمله بررسی های شخص ثالث هستم. من دوست دارم نمونه هایی را در اختیار افرادی قرار دهم که نظرات آنها توسط جامعه ارزشمند است.
امیدواریم این به علاقه مندان کمک کند تا بفهمند آیا موفق شده ام چیزی واقعاً چشمگیر بسازم یا خیر. من پولی پرداخت نمیکنم یا ساعتهای رایگان را برای بازبینی در اختیارم قرار نمیدهم، بنابراین جستجوی کمی برای یافتن کارشناسان ساعت مستقل با طیف وسیعی است که این کار را به عشق ساعتها یا از طریق جریانهای درآمدی جایگزین انجام میدهند. مطمئن باشید، من قبلاً تعدادی باحال آماده کرده ام.
سخن پایانی در مورد پوشش فوق سخت و به روز رسانی های دیگر
خوشحالم که بالاخره توانستم آخرین به روز رسانی ویژگی را در پوشش فوق سخت به اشتراک بگذارم. تا زمانی که هنوز یک فناوری و یک معامله را تضمین نکرده بودم، نمیخواستم بیش از حد قول بدهم. اکنون که همه چیز آماده شده است، به اندازه کافی اطمینان دارم که آن را در VPC Type 37HW به اشتراک بگذارم.
به همین ترتیب، من احساس می کنم که قاب کمی بازسازی شده و موانع اجتناب ناپذیر ارزش به اشتراک گذاشتن با شما را داشتند. بهعنوان آخرین خبر، اکنون میتوانم در نهایت تأیید کنم که واقعاً به قیمت 3 هزار یورویی مورد نظر خود خواهم رسید. این ساعت قبل از مالیات بر ارزش افزوده و ارسال با قیمت 2479 یورو وارد بازار خواهد شد.
در هلند، این رقم را به 3000 یورو با احتساب مالیات بر ارزش افزوده می رساند. من تقریباً با یک سوم تا یک چهارم حاشیه برندهای رایج کار می کنم، که باید به شما بگوید که چه نوع سطح کیفیتی را باید انتظار داشته باشید.
من مطمئن هستم که چند چالش غیرمنتظره دیگر پیش خواهد آمد که همه بخشی از بازی هستند. اعصاب احتمالاً در آینده ای قابل پیش بینی نیز بدتر خواهند شد. انتظار برای اینکه ببینم ساعت چگونه به بازار می آید و همچنین کل رفاه مالی من در انتظار یک هفته پیش فروش، بر من سنگینی می کند. اما هی، من یک چالش می خواستم … و یکی را پیدا کردم!
در حال حاضر، اجازه دهید از شما برای پیگیری سفر من تشکر کنم! اگر در ژانویه به من میگفتید که هنوز ساعت فیزیکی در دست نخواهم داشت، احتمالاً شوکه میشدم. ولی الان داریم خیلی نزدیک میشیم!
بخش ششم: تدارکات عرضه یک ساعت به بازار
پس از گذشت بیش از یک سال، بالاخره به لحظه ای نزدیک می شویم که بتوانم VPC Type 37H خود را راه اندازی کنم. امروز، می خواهم وارد جنبه تدارکاتی و تجاری راه اندازی اولین ساعت خود شوم. این یکی دیگر از طرف های پروژه است که معمولاً پشت پرده ها باقی می ماند، بنابراین شاید جالب باشد که کمی روی آن روشن شود.
اما قبل از اینکه به این موضوع بپردازیم، باید از طراحم مکس رسنیک برای ارائه سه رندر جدید تشکر کنم. او از فایل های تولید نهایی (با نسبت نهایی صحیح) برای ایجاد تصاویر واقعی تری که در این مقاله می بینید استفاده کرد. امیدواریم که اینها ساعت را کمی بیشتر برای شما زنده کند! خوب است که در هیچ یک از رندرهایی که در طول ماه ها به اشتراک گذاشته ام، بیش از حد به صفحه ها متصل نشوید.
ما به یک نمایش مجازی از بافت درشت روی صفحههای واقعی، که با دانههای نسبتاً بزرگ پوشیده شدهاند، دسترسی نداشتیم. همچنین، ما نمیتوانیم روشهای دقیق و خاصی را شبیهسازی کنیم که لاکهای واقعی ما نور را منعکس میکنند. بنابراین، صفحه های واقعی از نظر بافت و رنگ کاملاً متفاوت به نظر می رسند، حتی اگر از کدهای رنگی یکسانی استفاده می کنند.
بنابراین رندرها را بسیار خشن در نظر بگیرید و آماده باشید که کمی شگفت زده شوید.
به روز رسانی وضعیت
من با هیجان گزارش می دهم که اکنون، بالاخره، اجزای ساخته شده ساعتم را دیدم. تمام قطعات برای نمونه ها تولید شده اند و همانطور که صحبت می کنیم در حال مونتاژ هستند. دیدن اجزا برای من بسیار بزرگ بود و صادقانه بگویم، یک لحظه ترسیدم و همین باعث شده است که شب ها بیدار شوم.
من خوشحالم که به اشتراک بگذارم که همه چیز دقیقاً همانطور که می خواستم بیرون آمده است. پایان فوق العاده به نظر می رسد. همانطور که احتمالاً می توانید تصور کنید، من نفس راحتی کشیدم. با اعتماد به اینکه قطعات آنطور که باید کنار هم قرار می گیرند، اکنون مطمئن هستم که توانسته ایم ساعتی با استانداردهای بسیار بالایی که از ابتدا داشتم بسازیم.
من احتمالاً چهار نمونه خود را ظرف یک هفته یا بیشتر دریافت خواهم کرد و سپس مرحله نهایی معرفی اولین ساعت خود را آغاز خواهم کرد. این زمانی است که تدارکات و یک طرز فکر تجاری تر وارد بازی می شود. من تا کنون این زمینه ها را تا حد زیادی نادیده گرفته ام و فقط به دنبال طراحی و توسعه یک ساعت رویایی شخصی به عنوان یک پروژه پرشور هستم.
با این حال، اکنون باید یک رویکرد کارآفرینانه تری در پیش بگیرم. به هر حال، موفقیت پروژه، رفاه مالی خانواده و آینده حرفه ای من در همین لحظه است.
من متخصصانی را پیدا کرده ام که مایلند من را با چیزی بیشتر در راستای پروژه من وصل کنند. من همچنین یک تور رسانه ای برای نمونه ها پس از رسیدن آنها برنامه ریزی کرده ام. و البته من در حال برنامه ریزی برای پیش فروش هستم. اجازه دهید به همه اینها بپردازم تا تصویری جامع از آنچه این مرحله شامل می شود به شما ارائه دهم.
تدارکات اولین دوره تولید
همانطور که قبلاً توضیح داده ام، تنها راهی که می توانم ساعتی با کیفیت مورد نظر ارائه دهم، پیش فروش است. اگر یک علاقهمند بخواهد سوار شود، میتواند در اولین اجرا یک اسلات تولید بخرد. همانطور که در حال حاضر وجود دارد، ساعت پس از هفت یا هشت ماه تولید و تحویل خواهد شد.
من می دانم که این چیزی از مشتری می خواهد. همه ما می خواهیم فوراً خریدهای خود را انجام دهیم. اما، به زبان ساده، اگر میخواستم پیش تولید کنم، باید روی کیفیت مصالحه میکردم. این از همان ابتدا یک پروژه کاملاً متفاوت بود. من اعتماد دارم که افرادی که قدردان فلسفه من هستند و به اشتراک می گذارند، متوجه خواهند شد.
اولین اجرا شامل 300 ساعت خواهد بود. تمام انتخاب های من در مورد تامین کنندگان و مشخصات قطعات منجر به حداقل تعداد سفارش 300 قطعه شد. با توجه به بخش نسبتاً بالایی که در آن فعالیت می کنم، این عدد بلندپروازانه ای است، بنابراین باید سخت کار کنم تا مطمئن شوم که فروش کافی برای شروع اولین دوره تولید را دارم (در ادامه در مورد آن بیشتر توضیح خواهیم داد).
در عین حال درگیر پرتاب هایی بوده ام که در عرض یک ساعت از این تعداد فراتر رفته است. پیش بینی نتیجه تقریبا غیرممکن است.
اولین دوره تولید دارای محدودیت سخت 300 قطعه است زیرا بیش از این تعداد به طور چشمگیری انواع خطرات مرتبط را افزایش می دهد. با این حال، من نمی خواهم علاقه مندان را ناامید کنم یا کمبود کاذب ایجاد کنم. بنابراین، در صورت تقاضای بیشتر، به محض اینکه بتوانم مسئولانه آن را ترتیب دهم، اجرای دوم را پیگیری خواهم کرد.
بدترین حالت، مردم باید کمی بیشتر صبر کنند. اما من هر کاری که بتوانم انجام خواهم داد تا یک VPC Type 37HW را به هر علاقهمندی که میخواهد بخرد، تهیه کنم.
تدارکات برای رسیدن به دسترسی مورد نیاز
حال، اگر تقاضا کافی نباشد چه؟ اگر خریدار کافی برای شروع اولین دوره تولید پیدا نکنم، کل پروژه لغو خواهد شد. خریداران فوراً به طور کامل بازپرداخت میشوند و VPC همانجا به پایان میرسد. من شخصاً تمام خطر را به دوش می کشم، بنابراین این سناریو به این معنی است که بدهی قابل توجهی که در هنگام توسعه ساعت خود بر عهده گرفتم باقی می ماند.
همانطور که می توانید تصور کنید، من باید تمام تلاشم را انجام دهم تا 300 مشتاق پیدا کنم. هر درصدی که بتوانم شانس خود را افزایش دهم ارزش کار کردن را دارد، بنابراین باید مطمئن شوم که تا آنجا که ممکن است به Type 37HW نگاه می کنم.
برای رسیدن به این هدف، سه نمونه از چهار نمونه به یک تور رسانه ای کوچک می روند. من چندین رسانه را پیدا کرده ام که مایلند نگاهی بیندازند و در مورد انتشار آن فکر کنند. همچنین مجموعهای کوچک از کانالهای YouTube تخصصی تماشا را ترتیب دادهام تا بررسیهای عملی انجام دهم.
ساعت چهارم برای ارزیابی روی مچ دست من خواهد ماند. تست استرس فنی به طور جداگانه در سوئیس انجام می شود، بنابراین در اینجا در محدوده نیست.
برای در نظر گرفتن پوشش پروژه بدون پرداخت هزینه (تبلیغات رایگان)، اکثر شرکت های رسانه ای دو خواسته دارند: آنها خواهان ارزش خبری هستند و می خواهند که این اخبار قابل عمل باشد. به طور خلاصه، آنها می خواهند چیز جدیدی را نشان دهند و می خواهند خوانندگان بتوانند فوراً اقدام کنند. این بدان معنی است که من باید راه اندازی خود را از نزدیک هماهنگ کنم. این ساعت ها تحت تحریم به تور خود می روند.
عکاسی و فیلمبرداری
وقتی نمونه ها رسید، مورگان بلافاصله ترتیب دو عکسبرداری را می دهد. به عنوان یک نسخه فقط آنلاین، عکاسی بسیار مهم است. ماتیجس، فیلمبردار من، پیشنهاد کرده است که در اوقات فراغت خود از چند فیلم ماکرو فیلمبرداری کند که بسیار مفید و مهربان است.
ما در حال برنامه ریزی برای انجام عکس های مختلف هستیم. البته عکاسی محصول نیز وجود خواهد داشت که هدف از آن ارائه تصاویری با جزئیات باورنکردنی و واقعی از ساعت ها است. ما همچنین تعدادی عکاسی در فضای باز انجام خواهیم داد تا کمی “هوا” برای وب سایت فراهم کنیم.
دیدن ساعتها در چارچوب باید به علاقهمندان علاقهمند کمک کند تا احساس مناسبی نسبت به آنها پیدا کنند. ما برنامه ریزی کرده ایم که این کار را در یک برنامه بسیار فشرده انجام دهیم تا بتوانیم ظرف یک هفته ساعت ها را از درب بیرون بیاوریم.
تعداد انگشت شماری از رسانهها این فرصت را خواهند داشت تا خودشان عکاسی و فیلمبرداری کنند. همراه با ارزیابیها و نظرات آنها، این باید به علاقهمندان علاقهمند تا حد ممکن احساس جامعی نسبت به ساعتها بدهد.
تمرین خویشتن داری و طلب صبر
اکنون، همه موارد بالا یک نقطه ضعف بزرگ دارند: اگر بخواهم ارزش خبری رسانه را ارائه دهم، نمیتوانم به تنهایی نمونهها را به رخ بکشم. من کاملاً به رویکرد اشتراکگذاری در حین حرکت علاقه مند شدم.
متأسفانه اکنون باید کمی خویشتن داری کنم و کمی صبر بخواهم. فاش شدن نهایی محصول نهایی تنها یک بیت از ارزش خبری است که هنوز می توانم ارائه دهم. اگر قبل از آن لحظه عکاسی را منتشر می کردم، به پای خودم شلیک می کردم.
من تمام تدارکات هفتههای آینده را تا حد امکان فشرده میکنم، اما سکوت رادیویی در پایان من وجود خواهد داشت. این برای من دردناک است زیرا روزانه از افرادی که پروژه را از روز اول دنبال کرده اند DM دریافت می کنم. من واقعاً می خواهم به محض اینکه نمونه ها را داشته باشم عکس آنها را نشان دهم.
با این حال، اگر رسانهها بگویند: «بله، ما آن را پوشش نمیدهیم. شما قبلا آن را آزاد کرده اید، شانس من به طور قابل توجهی کاهش می یابد.
باید اعتراف کنم، تغییری عجیب و ناخوشایند است که باید انجام دهم. با این حال، به نظر می رسد که نمی توان یک کسب و کار را ایجاد کرد، در حالی که تمام قوانین تجاری را به طور کامل نادیده گرفت. این زمانی است که باید حرکت مسئولانه را در اولویت قرار دهم.
تدارکات کار تا انتشار
پس از تکمیل عکاسی، سه ساعت از ساعتها به رسانههای انتخابی ارسال میشوند. در حال حاضر، من در مورد تاریخ و زمان راه اندازی تصمیم خواهم گرفت که به عنوان تاریخ تحریم نیز عمل می کند. پس از اتمام عکاسی، از جمله ویرایش، محتوا را در وب سایت آپلود می کنم که تا آن زمان برای آن آماده می شود.
با توجه به تدارکات آنلاین، میزبانی به طور موقت ارتقا یافته است تا احتمال بارگیری بیش از حد سرور هنگام راه اندازی به حداقل برسد. در نهایت، یک بیانیه مطبوعاتی (دوباره تحت تحریم) برای انتخاب بسیار گستردهتری از عناوین رسانهها منتشر خواهد شد.
در این مرحله، تاریخ و زمان انتشار برنامه ریزی شده را به اطلاع مشترکان خبرنامه خود خواهم رساند. از آنجایی که اینها وفادارترین دنبال کننده های من هستند، از قبل به خوبی می دانند که چه زمانی کاهش می یابد. صحبت از خبرنامه شد، این برای من بسیار سرگرم کننده بود.
من می بینم که تعداد مشترکان به طور پیوسته در حال افزایش است. در کمال تعجب، میانگین نرخ باز شدن ایمیل ها 84 درصد است و من همیشه پاسخ های جالبی از گیرندگان دریافت می کنم. این به من می گوید که پایه محکمی از علاقه مندان وجود دارد که مشتاق هستند ببینند Type 37HW چگونه ظاهر می شود.
طبیعتاً، من همچنین یک خبرنامه با عکاسی در زمان تحریم برنامه ریزی می کنم، فقط برای اطمینان از اینکه آنها هر چه زودتر ساعت را ببینند. باز هم متاسفم که نمی توانم به همه شما نگاهی گذرا کنم. این فقط یک حرکت هوشمندانه نیست.
با وجود برنامههای پرتاب، موضوع بررسی، دوبار بررسی، بازرسی سهگانه، و سپس نشستن و تماشای همه چیز است. به جرات میتوانم بگویم که تمام تلاشم را برای به حداکثر رساندن شانس یک معرفی موفق انجام دادهام. سپس این به جامعه ساعت بستگی دارد که به من بگوید که آیا آن را درست فهمیدم.
سخن پایانی در جنبه تدارکات و تجاری
همانطور که می بینید، برنامه ریزی و هماهنگی زیادی برای عرضه این ساعت به بازار انجام می شود. اگرچه من ترجیح می دهم روی خود ساعت کار کنم، اما این جنبه لجستیکی آن نیز سرگرم کننده است. من زمان زیادی را صرف فکر کردن و آماده شدن برای آن کردهام، و از اینکه شکست بخورم و بفهمم که پتانسیلهایم را بکار نرفتم، متنفرم. اگر شکست بخورم، می دانم که این به خاطر مفهوم من بوده است، نه تلاش من. امیدوارم اگر به آن برسد، بلعیدن را آسانتر کند.
اما، صادقانه بگویم، نسبت به شانس ها احساس خوبی دارم. اکنون با دیدن قطعات، می توانم ساعت تمام شده را در چشمانم ببینم. دقیقاً همان است که می خواستم باشد. و، اگرچه من به شدت مغرضانه هستم، اما فکر میکنم که این موضوع واقعاً خاص است.
ما زمان زیادی را صرف مشخص کردن تمام جزئیات کوچک کردهایم و به نظر میرسد که استانداردهای سازش ناپذیر ما نتیجه داده است. با فرض اینکه قطعات آنطور که طراحی شده اند کنار هم قرار گیرند، فکر می کنم که موفق شده ام ساعت رویایی GADA خود را زنده کنم. اکنون خواهیم فهمید که چه تعداد از مردم دیدگاه من را به اشتراک می گذارند.
در مورد یک جدول زمانی، من اکنون بهتر از این که خودم را محدود کنم، می دانم. تا کنون، هر قدم طولانی تر از برنامه ریزی شده است. با این حال، اگر همه چیز به خوبی پیش برود، من باید بتوانم در ماه مارس، شاید حتی در اوایل ماه، راه اندازی کنم.
بنابراین، هر اتفاقی که بیفتد، انتظار دارم تا ماه آوریل دوباره یک خواب کامل شبانه داشته باشم! از آنجایی که این آخرین مقاله ساخت برند ساعت مچی تا زمان انتشار است، میخواهم از همه شما برای تگ کردن بسیار تشکر کنم! این یک انفجار و تجربه بسیار متواضعانه بوده است که افراد زیادی را درگیر آن میدانم. من را سرشار از قدردانی و هیجان می کند. من تو را آن طرف می بینم!
این مقاله قسمت پایانی مجموعۀ طراحی مفهومی ساعت مچی بود که از زبان یک کارشناس ساعت بیان میشد. این هشت مقاله میتواند کمک مفیدی به همکارانی کند که قصد طراحی و ساخت برند ساعت مچی دارند، باشد.
در قسمت نظرات مسروریم که پاسخ سوالات شما در مورد ساعت های مچی و طراحی آنها بدهیم