واژه نامه و اصطلاحات ساعت مچی
واژه نامه و اصطلاحات ساعت مچی
به بخش واژه نامه “راهنمای ساعت مچی” خوش آمدید، برای یادگیری تمام اصطلاحات مهم مرتبط با ساعت سازی و درک بهتر ساعت خود، به این مقاله با ترتیب حروف الفبا توجه کنید!
الف
ارتفاع سنج (Altimeter)
یکی از کاربردی ترین ویژگی های ساعت برای علاقه مندان به فضای باز، ارتفاع سنج است. ارتفاع سنج عملکردی در ساعت است که به اندازه گیری ارتفاع کمک می کند. با اندازهگیری فشار اتمسفر، ساعت میتواند ارتفاع از سطح دریا یا یک نقطه ثابت نسبی را اندازهگیری کند و اطلاعات را بر حسب فوت یا متر ارائه دهد.
به غیر از اندازه گیری ارتفاع فعلی، ساعت های ارتفاع سنج می توانند اطلاعات مهم دیگری مانند سرعت، دما و سرعت صعود یا فرود را نیز نمایش دهند. معمولا ساعتهای ارتفاعسنج دارای قطبنمای داخلی هستند که به شما کمک میکند مسیرها را به درستی پیدا کنید.
یک همراه عالی برای کسانی که به ورزش های ماجراجویی می پردازند، یک ساعت با ارتفاع سنج زندگی شما را در هنگام پیاده روی بسیار آسان تر می کند. ارتفاع سنج بر روی رابطه بین فشار اتمسفر و ارتفاع سنج کار می کند. با افزایش ارتفاع، فشار اتمسفر کاهش می یابد. اساساً ساعت ارتفاع سنج فشار بیومتریک را به ارتفاع تبدیل می کند. فشارسنج درون خود ساعت تعبیه شده است. کالیبره کردن ارتفاع سنج بسیار ساده است.
از آنجایی که ارتفاع سنج به شما کمک می کند فشار اتمسفر را در مناطق خاص تعیین کنید تا به سادگی ارتفاع دقیق خود را تنظیم کنید. می توان این کار را با استفاده از نقشه های گوگل انجام داد که خواندن دقیق ارتفاع را ارائه می دهد.
الگوی گیلوش (Guilloche Pattern)
گیلوش که از لحاظ آوایی تلفظ می شود gee-oh-shay، نوعی تزئین است که معمولاً روی صفحه ساعت یا جعبه با کمک تکنیک حکاکی انجام می شود. این از طریق یک الگوی تکراری به دست می آید که در آن طرح با استفاده از الگوی پیچیده دقیق با جزئیات بسیار ظریف ایجاد می شود.
الگوی گیلوش که به عنوان تراش موتور نیز شناخته می شود، هنری است که در آن از دستگاه خاصی به نام موتور رز یا تراش هندسی استفاده می شود.
سالها طول می کشد تا صنعتگران ماهر به این هنر مسلط شوند. اولین صفحه طرح دار ساخته شده در قرن هجدهم بود. ماشین تراش موتور قبلاً روی مواد نرم مانند عاج و چوب در دهه 1500 استفاده می شد و بعداً برای فلزات سخت مانند طلا و نقره استفاده می شد. دو روش برای تولید گیلوچه دستی وجود دارد. اولی در مدار دایره ای حرکت می کند و دومی در خطوط مستقیم حرکت می کند.
دستگاه موتور گل رز در جایی استفاده می شود که موردی که قرار است حکاکی شود به دقت قرار می گیرد و گل سرخ هایی که الگوهای هدایت شونده هستند به حکاکی روی صفحه ساعت یا جعبه ای که نیاز به حکاکی دارد کمک می کند. بسته به طراحی، سرعت چرخش و همچنین میزان فشاری که باید اعمال شود هر دو به صورت دستی کنترل می شوند.
این یک فرآیند بسیار پیچیده است و نیاز به یک دست ثابت و همچنین مقدار زیادی تمرکز دارد. یک خطای ساده باعث میشود کل فرآیند باید دوباره تکرار شود. در حالی که دستگاه در حال حکاکی صفحه ساعت یا قاب است، صنعتگر باید کل فرآیند را از طریق یک ذره بین یا یک میکروسکوپ دوچشمی کم توان مشاهده کند، زیرا طراحی بسیار پیچیده و صفحه بسیار کوچک است.
این روزها ماشینهایی که الگوی گیلوش را تولید میکنند به ندرت تولید میشوند و تنها تعداد کمی از شرکتهای ساعت لوکس آنها را دارند. ساختمانهای معماری و اسکناسهای ارزی مختلفی وجود دارد که این الگو هنوز هم اغلب روی آنها استفاده میشود. برای تماشای لوکس، پیچیدگی هایی که الگوی گیلوش با آن ساخته شده است، نشانه ای از تخصص این برند است.
ب
بند های ساعت (Watch Straps)
وقتی در مورد ساعت صحبت می کنیم، ویژگی های خاصی وجود دارد که ابتدا آنها را توضیح می دهیم. همه چیز از صفحه و رنگ گرفته تا عملکردها. با این حال، چیزی که اغلب مردم گاهی اوقات فراموش می کنند بند است. بند ساعت یا دستبند جزء جدایی ناپذیر یک ساعت مچی است.
از این گذشته، ساعت را به مچ دست شما می بندد. بدون اختراع آن، ما هنوز ساعتهای جیبی را با خود حمل میکردیم. و ما در حال حاضر آن را در قالب تلفن های همراه خود داریم!
اولین ساعتهای مچی که با یک سگک یا بند متصل میشدند، در ابتدای قرن بیستم تولید شدند. اینها لوازم جانبی مد روزی بودند که به طور خاص برای خانمها به بازار عرضه میشدند. در واقع، اولین شواهد مستند از ساعتهای مچی را میتوان تا سال 1790 ردیابی کرد. زمانی که یک ساعت به یک دستبند چسبانده شد.
با این حال، این طرح در میان مردان آن دوران که به جای آن به ساعت های جیبی علاقه داشتند، چندان محبوب نبود. ساعتهای مچی خیلی کوچک در نظر گرفته میشدند و مردان برای دیدن زمان، صفحه بزرگ ساعت جیبی را ترجیح میدادند. و ساعتهای مچی آنقدر شکننده بودند که نمیتوان آنها را روی مچ گذاشت، همانطور که در معرض عناصر بود.
آنها همچنین برای مردان سرسخت قرن بیستم بیش از حد زنانه در نظر گرفته می شدند، شاید به دلیل تناسبات کوچکشان واقعیتی که امروزه بسیار عجیب به نظر می رسد، زمانی که یک ساعت مچی بیش از هر زمان دیگری یک اکسسوری مچ دست است.
چرم
چرم یکی از اولین موادی بود که برای ایجاد بند ساعت استفاده می شد. چرم طبیعی از پوست دباغی شده حیوانات یا پوست گاو، بز، خوک و گوسفند ساخته می شود.
طبق افسانه های ساعت سازی، اولین طرح مستند برای ساعت مچی با بند سیمی در سال 1903 توسط یک شرکت انگلیسی-سوئیسی به نام Dimier Frères & Cie ثبت شد که شامل یک بند چرمی بود. در طول جنگ جهانی اول، این ساعتها ساعتهای «سنگر» یا «افسری» تلقی میشدند.
بند های چرمی انعطاف پذیر، بادوام و زیبایی ظاهری ناهمواری داشتند. استفاده از چرم شاید یکی از دلایلی باشد که چرا ساعتهای مچی توانستند از سد اجتماعی که صرفاً اکسسوری نشاندهنده زمان برای زنان بود عبور کنند.
پوست گوساله
یکی از رایج ترین چرم هایی که در صنعت ساعت سازی استفاده می شود، پوست گوساله است که یا دوخت دارد یا ندارد. پوست گوساله همچنین دارای نقش برجسته برای تقلید از بافت چرم های عجیب و غریب تر مانند تمساح یا مار است که در ادامه در مورد آنها صحبت خواهیم کرد.
چرم تمساح
چرم های عجیب و غریب مانند چرم های ساخته شده از پوست تمساح گران تر هستند و از این رو برای بند ساعت های متصل به ساعت های سطح بالاتر استفاده می شوند. این بندها نرمتر، صافتر و انعطافپذیرتر از پوست گوساله هستند و دوام بیشتری دارند. برای کسانی که نگران حیات وحش هستند، نگران نباشند، زیرا این چرم بیشتر از تمساح هایی که در اسارت بزرگ شده اند برداشت می شود.
چرم کودو
چرم کودو نوعی چرم ساخته شده از آنتلوپ همنام که بومی آفریقا است، بسیار انعطاف پذیر و سخت است. این نوع چرم به خوبی پیر می شود. جالب اینجاست که کودوس ها در آفریقا به منظور کنترل بیش از حد جمعیت شکار می شوند و آن را به یک جایگزین کمی پایدار تبدیل می کنند.
چرم گیاهی
این یکی برای طالع بینی های گیاهخوار و حیوانات دوست ما است. چرم وگان یا مصنوعی از پوست حیوانات استفاده نمی کند و بیشتر از پلی وینیل کلراید (PVC) یا پلی اورتان (PU) ساخته می شود. محیط بانان اغلب سوالاتی را در مورد پایداری چرم گیاهی مطرح کرده اند زیرا این بند ها از اشکال پلاستیکی ساخته شده اند.
برای اطمینان از اینکه از نظر محیطی به درستی عمل می کنید، حتماً تحقیقات خود را در مورد مواد اولیه مورد استفاده برای ساخت بند انجام دهید. چرم گیاهی نیز در مقایسه با چرم اصل کمتر تنفس میکند و ممکن است در صورت استفاده زیاد، بوی عجیبی بدهد.
فلز
در طول سال ها از فلزات مختلفی برای ایجاد بندهای راحت استفاده شده است. فلزات همه کاره هستند و ظاهر رسمی اصلی را به ساعت ها می دهند. البته، از نظر تناسب، کمی مشکلتر از بندهای چرمی ساده هستند و باید آنها را با برداشتن پیوندها به مچ دست خود بچسبانید اما این کار به راحتی انجام میشود. بیایید شما را با رایج ترین فلزات مورد استفاده در ساخت دستبند آشنا کنیم.
تیتانیوم
تیتانیوم یکی از قویترین فلزات است که آن را برای افرادی که فکر میکنند ساعتهایشان دچار فرسودگی میشود، انتخاب عاقلانهای است. جای تعجب نیست که از این ماده برای ساخت هواپیما استفاده می شود. تیتانیوم علیرغم استحکامش سبک وزن است و از این رو بسیاری از ساعتسازان برای ساعتهای حجیمتر خود، فلز را انتخاب میکنند.
طلا
طلای لوکس و مجلل، جنس بند انتخابی برای افرادی است که میخواهند همه چشمها روی مچ دستشان باشد. دلیلی وجود دارد که به آن فلز “گرانبها” می گویند. با یک ساعت طلایی، سرمایه گذاری تضمین شده ای برای شما تضمین می شود که نه تنها روی مچ دست شما باورنکردنی به نظر می رسد، بلکه در مجموعه شما نیز به نظر می رسد. ساعتهای طلایی نیز بسیار مورد توجه هستند، بنابراین اگر بخواهید، فروش آنها برای شما دشوار نخواهد بود.
مواد دیگر
رابر، سرامیک، برزنت
پ
پیچیدگی (Complications)
پیچیدگی ساعت چیست؟
پیچیدگیهای ساعت که معمولاً به عنوان عملکرد ساعت شناخته میشوند، ویژگیهایی هستند که به ساعت مچی کاربرد قابل بحث آن را میدهند. در عصر حاضر، اصطلاح «پیچیدگی» به هر عملکردی فراتر از زمانسنجی اولیه اشاره دارد.
در اوایل دهه 1500، زمانی که ابزار اندازهگیری زمان کمیاب بود و زمانسنجی به سمت یک قالب نسبتاً شخصی پیش میرفت، نوآوری بزرگ بعدی برای سازندگان ساعت، مونتاژ عملکردهایی بود که زیباییشناسی ساعت را همراه با قابلیت استفاده آن بهبود بخشید. با ظهور ساعت های جیبی، ساعت سازان شروع به نوآوری در پیچیدگی های مدرن کردند.
عوارض اولیه به عقربه دقیقه محدود می شد، اما بعد از دهه 1700 روش های مهندسی بهبود یافته منجر به عوارض بزرگی مانند عقربه ثانیه شد.
پیچیدگی امروزی به هر ویژگی در ساعت اشاره دارد که فراتر از زمان معمول است و ساعت ها، دقیقه ها و ثانیه ها را نشان می دهد. یک پیچیدگی ساده ساعت یک ویژگی اضافه شده است مانند نمایش روز یا تاریخ روی صفحه. هرچه تعداد پیچیدگی های ساعت بیشتر باشد، طراحی پیچیده تر است.
یک کرنوگراف نمایش تاریخ معمولی تا 250 قطعه دارد، در حالی که یک ساعت پیچیده با پیچیدگی های متعدد بیش از 1000 قطعه دارد. هر چه عملکردهای یک زمان سنجی بیشتر باشد، عوارض بیشتری در آن دخیل است.
Franck Muller Aeternitas Mega 4 پیچیده ترین ساعت مچی جهان است که از 1483 جزء، یک تقویم 1000 ساله و 36 پیچیدگی ساخته شده است. 25 تای آن قابل مشاهده است. برندهای ساعت مانند برگیت، پتک فیلیپ، ژاکت دروز پیشگام در پیچیدگی ساعت هستند.
این برندها عوارض خود را ثبت اختراع کرده و ساعت های محدودی را با عارضه دلخواه تولید می کنند. هر بخش خاص از زمانسنج میتواند شامل یک عملکرد منحصربهفرد باشد که به عارضه اضافه میکند. عوارض خاصی برای جلوه بصری به جای مفید بودن آن اضافه شده است.
عوارضی که در حال حاضر ضروری در نظر گرفته می شوند عبارتند از: زنگ هشدار، تکرار کننده دقیقه، تقویم سالانه، کرنوگراف فلایبک ثانیه ای، منطقه زمانی دوگانه، فاز ماه، تقویم دائمی، ذخیره نیرو و غیره.
ت
تاکی متر (Tachymeter)
تاکی متر عملکردی در ساعت است که با توجه به اینکه مسافت طی شده مشخص است به شما امکان می دهد سرعت متوسط را اندازه گیری کنید. معمولاً در ساعت های اسپرت یافت می شود و در طول مسابقه بسیار مفید است.
استفاده از سرعت سنج بسیار ساده است. به سادگی کرنوگراف را از نشانگر شروع مسافت مشخصی که قرار است طی شود شروع کنید. در نشانگر بعدی، کرنوگراف را متوقف کنید، و مقدار روی مقیاس سرعت سنج که عقربه کرنوگراف به آن اشاره می کند، میانگین سرعت سفر، در مسافت طی شده در ساعت است. یک ترازو استاندارد سرعت سنج بر اساس فرمول زیر کار می کند:
S=3600/t
در جایی که S میانگین سرعت نمایش داده شده در مقیاس سرعت سنج است، t زمان بر حسب ثانیه شمارش شده توسط کرنوگراف و 3600 تعداد ثانیه در یک ساعت است. هدف از مقدار “3600” در فرمول نمایش سرعت بر حسب کیلومتر در ساعت یا مایل در ساعت است که واحدهای استاندارد اندازه گیری سرعت هستند، در مقابل کیلومتر در ثانیه یا مایل در ثانیه.
اگر مسافتی مثلاً 3 کیلومتری را طی می کنید، کرنوگراف را از نقطه شروع شروع کنید و در حین عبور از خط پایان آن را متوقف کنید. اکنون مقداری در مقیاس سرعت سنج که عقربه کرنوگراف به آن اشاره می کند میانگین سرعت برای 3 کیلومتر است.
به عنوان مثال، اگر مقدار در مقیاس سرعت سنج 150 است، به سادگی آن را بر 3 (مسافت کیلومتری که طی کرده اید) تقسیم کنید تا سرعت را بر حسب کیلومتر در ساعت بدست آورید. که در این حالت 150/3=50 خواهد بود. بنابراین، به این ترتیب خواهید فهمید که میانگین سرعت سفر شما 50 کیلومتر بر ساعت بوده است.
تاکی متر به طور خاص در طول مسابقات مفید است. در حالی که یک سرعت سنج در ماشین شما سرعت دقیق را در یک لحظه خاص به شما می گوید، میانگین سرعت سفر در یک مسافت مشخص را به شما نمی گوید. برای این منظور، تاکی متر روی ساعت بسیار مفید است.
البته، تاکیمترها نقطه ضعف خاصی دارند و آن این است که آنها فقط میتوانند سرعت متوسط را برای مسافت طی شده در یک دقیقه محاسبه کنند، زیرا عقربه کرنوگراف پس از یک دور چرخش به قرائت پایه تاکیمتر برمیگردد.
تاکی متر در تعدادی از ساعت های اسپرت موجود است. برخی از محبوبترین این ساعتها عبارتند از رولکس دیتونا، امگا اسپیدمستر و تگ هویر کاررا. بیشتر ساعتهای الهامگرفته از مسابقه، در واقع با وجود یک تاکیمتر و یک پیچیدگی کرنوگراف مشخص میشوند. این دو ضروری ترین عملکردی هستند که یک ساعت مسابقه ای را تعریف می کنند.
تاکیمترها علیرغم اینکه از نظر کاربرد کمی پیچیده هستند، مخصوصاً در مواردی که مسافتها به تعداد کامل نیستند، تاکیمترها در محاسبه سرعت متوسط بسیار مفید هستند. در یک رویداد مسابقهای با سرعت بالا، جایی که هر ثانیه اهمیت دارد، دانستن سرعت متوسط در یک مسافت معین گاهی اوقات میتواند تفاوت را ایجاد کند.
تایمر شمارش معکوس (Countdown Timer)
برای ورزشکاران ایده آل است، یک ساعت شمارش معکوس به شما امکان می دهد یک رویداد خاص را به عقب برگردانید. تایمر شمارش معکوس ترکیبی از تایمر و کرونومتر با شمارش معکوس قبل از شروع (که می توانید به صورت دستی آن را لغو کنید) است که هر عملیات تایمر رالی را دقیقاً در دقیقه بعدی شروع می کند (مرتبط با مقررات رالی).
تایمرهای شمارش معکوس معمولاً برای زمان بندی زمان نزدیک شدن به یک رویداد خاص مفید هستند. همانطور که از نام آن پیداست، یک تایمر شمارش معکوس به شما امکان می دهد زمان را به عقب بشمارید و به کاربر اجازه می دهد اهدافی را تعیین کرده و یک رویداد خاص را به موقع به پایان برساند.
پوشنده می داند که چقدر از زمان از پیش تعیین شده گذشته است. برخی از نسخه های کوارتز چند ثانیه قبل از سپری شدن زمان از پیش تعیین شده یک هشدار به صدا در می آورند.
ساعتهایی مانند تیسوت، کاسیو مجموعهای عالی در ساعتهای تایمر شمارش معکوس دارند. این ساعتها معمولاً با نمایشگر دیجیتال در دسترس هستند و برای ورزشکاران یک موهبت است. دوستداران ساعت که فضای باز را دوست دارند و ترجیح می دهند آدرنالین دریافت کنند، به خرید ساعت شمارش معکوس می پردازند.
تقویم دائمی (Perpetual Calendar)
تقویم دائمی یک عارضه در ساعتی است که روز هفته، تاریخ و ماه را برای چندین دهه بدون نیاز به انجام هیچ گونه تنظیماتی نمایش می دهد. تقویم های دائمی حتی برای نشان دادن 29 روز در ماه فوریه در طول یک سال کبیسه تنظیم شده اند. برخی از تقویم های دائمی می توانند به طور موثر روز و تاریخ را تا یک قرن نشان دهند.
اولین ساعت مچی با تقویم دائمی در سال 1925 توسط پتک فیلیپ معرفی شد. موتوری که ساعت را نیرو میداد، که شامل یک تقویم دائمی بود، در ابتدا برای یک ساعت آویز ساخته شد و به سادگی در یک قاب ساعت مچی قرار داده شد. از این نظر، اولین ساعت مچی با یک موتور با پیچیدگی تقویم دائمی، برگت شماره 4244 بود.
این اولین ساعت مچی بود که دارای یک تقویم دائمی بود که به طور خاص برای آن ساخته شده بود. ساعت مچی برگت در سال 1929 تولید شد و به دلیل پیچیدگی تقویم دائمی، به قیمت بسیار بالایی فروخته شد.
یک تقویم دائمی بر اساس یک اصل ساده عمل می کند. شامل 14 تقویم یک ساله شامل هفت تقویم برای هر روز هفته برای یک سال غیر کبیسه و هفت تقویم برای هر روز هفته برای یک سال کبیسه است. علاوه بر این تقویمها، باید سیستمی وجود داشته باشد که تصمیم میگیرد از کدام تقویم یک ساله برای هر سال معین استفاده شود.
از طرف دیگر، یک تقویم دائمی می تواند شامل 28 تقویم یک ماهه شامل هفت تقویم برای هر روز هفته برای ماه های 28، 29، 30 و 31 روزه باشد. علاوه بر اینها، باید سیستمی وجود داشته باشد که ماه و سال را پیگیری کند و تصمیم بگیرد که کدام تقویم یک ماهه باید برای یک ماه مشخص استفاده شود.
تقویمهای دائمی از نظر مکانیزم نسبتاً پیچیده هستند و بنابراین معمولاً در ساعتهای تولید شده توسط ساعتسازان اصلی گنجانده میشوند.
در حالی که بیشتر تقویمهای دائمی روز هفته، تاریخ و ماه را نشان میدهند، برخی حتی سال و فاز ماه را نمایش میدهند. اگرچه فاز ماه یک عارضه جداگانه است که به صورت جداگانه در ساعت ها دیده می شود، بسیاری از تقویم های دائمی این قابلیت را در سیستم خود گنجانده اند.
این به پیچیدگی موتور میافزاید، در نتیجه آن را پیچیدهتر و معمولاً گرانتر میکند. چنین موتور های تقویم دائمی نیاز به درجه بالایی از مهارت در ساخت آنها دارد. معمولاً فقط ساعت سازان چیره دستی که در زمینه کاری خود سرآمد بوده اند، سعی می کنند بر روی یک موتور تقویم دائمی کار کنند، به ویژه تقویمی که از نظر عملکرد پیچیده تر و پیچیده تر است.
توربیلون (Tourbillon)
با توجه به واژه نامه ساعت Fondation de la Haute Horlogerie (یا FHH)، توربیلون سیستمی است که توسط آبراهام لوئیس برگه در سال 1801 ابداع و ثبت شد تا خطاهای زمان سنجی ناشی از تاثیر گرانش بر موتور ساعت را جبران کند. . مکانیسم جایگزینی چرخ تعادل با یک قفس بسیار پیچیده تر است. این عارضه در آن روز یک مزیت بود، زیرا گرانش به شدت بر عملکرد ساعتهای جیبی که همیشه در یک موقعیت نگه داشته میشدند، تأثیر میگذاشت.
در ساعتهای مچی که تحت تاثیر گرانش قرار نمیگیرند، نیازی نیست. با این حال، از آنجایی که این یک عارضه معتبر است، توسعه ساعت های توربیلون بیشتر به نشان دادن مهارت یک ساعت ساز تبدیل شده است. و به همین دلایل، حتی افرادی که اهمیت قبلی پیچیدگی توربیلون را درک میکنند، ساعتهای مدرنی را انتخاب میکنند که قفس توربیلون را از طریق یک بخش باز شده صفحه صفحه نمایش میدهند.
ج
(جی ام تی) GMT
معنی GMT چیست؟
تعریف GMT به معنای ساعتی است که زمان را در دو منطقه زمانی به طور همزمان نشان می دهد. دومین منطقه زمانی با استفاده از عقربه ساعت اضافی نمایش داده می شود. بسیاری از ساعتها روی صفحه «GMT» نوشته شدهاند تا نشان دهد که ساعتهای منطقه زمانی دوگانه هستند و ساعتهای GMT نامیده میشوند.
سیستم زمانی بین المللی جهان را به 24 منطقه زمانی تقسیم می کند و یک مکان بر اساس طول جغرافیایی به منطقه زمانی اختصاص می یابد. گرینویچ در لندن دارای طول جغرافیایی 0 درجه است، بنابراین آن را به نقطه پایه در مقیاس منطقه زمانی جهان تبدیل می کند.
بنابراین به آن زمان گرینویچ می گویند. سایر مناطق زمانی به عنوان تفاوت آنها در ساعت با زمان گرینویچ مشخص شده است، مانند GMT +1 یا GMT -1. به عنوان مثال، مادرید بلافاصله پس از لندن در منطقه زمانی قرار دارد و بنابراین در منطقه زمانی GMT +1 قرار دارد. بنابراین، اگر در لندن ساعت 7 صبح است، در مادرید ساعت 8 صبح است.
ساعت های GMT در ابتدا برای خلبانان معرفی شدند. در حالی که خلبانان در هوا هستند، باید زمان محلی را در مکانی که در آن پرواز می کنند بررسی کنند. از آنجایی که مناطق زمانی بر حسب تفاوت با زمان GMT مشخص میشوند، مفید است که بتوانید فوراً زمان GMT فعلی را بررسی کنید و بنابراین به سرعت زمان محلی مکان را محاسبه کنید.
خلبان همیشه از ساعت خانه در ساعت خود مطلع می شود. ساعتهای دو زمانه برای مسافران مکرر که باید از زمان محلی و زمان خانه خود آگاه باشند، یک موهبت است. چنین ساعتهایی توسط کسانی استفاده میشود که با مردم در سراسر جهان تجارت میکنند و باید زمان آن منطقه زمانی خاص را بدانند.
می توان GMT را به عنوان ساعتی تعریف کرد که دارای عقربه ساعت اضافی است که به مقیاس 24 ساعته اشاره می کند. این عقربه اضافی را می توان در هر منطقه زمانی در جهان بسته به نیاز کاربر تنظیم کرد. زمان GMT یا منطقه زمانی دوم را می توان با نگاه کردن به عقربه ساعت اضافی و عقربه دقیقه شمار معمولی بررسی کرد.
این ساعتها باید دارای مقیاس 24 ساعته باشند تا از سردرگمی بین AM و PM در منطقه زمانی دوم جلوگیری شود.
برخی از ساعتهای منطقه زمانی دوگانه، با وجود نداشتن مقیاس 24 ساعته، دارای عقربه ساعت اضافی هستند. این ساعتها را نمیتوان بهعنوان ساعتهای GMT برچسبگذاری کرد، اگرچه ساعتهای منطقه زمانی دوگانه هستند و به طور موثر زمان را در مناطق زمانی مختلف نشان میدهند.
چنین ساعت هایی توسط ساعت سازان بزرگ در سراسر جهان از جمله رولکس، امگا، کارل اف بوچرر، برایتلینگ و بسیاری دیگر تولید می شوند. اگر مسافر مکرر هستید یا نیاز به پیگیری زمان در جای دیگری در جهان دارید، یک ساعت GMT خرید کنید و از راحتی مشاهده دو منطقه زمانی با هم لذت ببرید.
س
ساعت کرنوگراف (Chronograph Watch)
کرنوگراف ساعتی است که دارای عملکرد کرونومتر است و در عین حال زمان را مانند یک ساعت معمولی نشان می دهد. یک ساعت کرنوگراف استاندارد معمولا یک عقربه اضافی دارد که تا زمانی که از عملکرد کرنوگراف استفاده شود، در موقعیت ساعت 12 ثابت می ماند.
یک ساعت کرنوگراف معمولاً دارای دو دکمه فشاری است، جدا از تاج، که اولی برای شروع و توقف عقربه کرنوگراف استفاده می شود، در حالی که دومی برای تنظیم مجدد عقربه به موقعیت ساعت 12 استفاده می شود.
اولین کرونوگراف تقریباً 200 سال پیش در سال 1816 توسط یک مخترع فرانسوی به نام لوئی مونه اختراع شد. هدف او از ساخت کرنوگراف صرفاً کار با تجهیزات نجومی بود و هرگز قصد نداشت آن را به صورت انبوه برای عموم تولید کند. حدود پنج سال بعد، در سال 1821، پادشاه لوئیس هجدهم دستگاهی را خواست که بتوان از آن برای اندازه گیری زمان سپری شده استفاده کرد.
او عاشق بزرگ مسابقات اسب سواری بود و می خواست طول دقیق مسابقات را دریابد. این کار به نیکلاس ماتیو ریوسک داده شد که اولین کرنوگراف تجاری را توسعه دهد.
برخلاف کرنوگرافهایی که امروزه دیده میشوند، این ساعت دارای عقربه ثانیهای اضافی بود که به طور مداوم حرکت میکرد. هیچ ویژگی برای شروع یا توقف این دست وجود نداشت.
بیش از بیست سال بعد، در سال 1844، آدولف نیکول یک کرونوگراف تولید کرد که دارای ویژگی تنظیم مجدد بود و از این رو میتوان عقربه را به صفر برگرداند و شمارش را به میل خود شروع کرد. در اوایل قرن بیستم، با رشد هوانوردی، کرونوگراف ها به محبوبیت بزرگ خلبانان تبدیل شدند، زیرا به خلبانان اجازه می دادند تا فعالیت های خاص را در حین پرواز اندازه گیری کنند.
در این مرحله، برخی از کرنوگرافها شروع به استفاده از مقیاسهای تاکیمتر ورزشی روی قابهای خود کردند، بنابراین خلبانها را قادر میسازند سرعت را نیز محاسبه کنند. این یک ویژگی بسیار مفید بود و محبوبیت ساعت های کرنوگراف را افزایش داد.
تغییرات کمی در کرنوگراف استاندارد مانند فلای بک وجود دارد. با تنظیم مجدد کرنوگراف استاندارد، عقربه در یک حرکت در جهت عقربه های ساعت به سمت ساعت 12 حرکت می کند.
در یک کرونوگراف فلایبک، عقربه ممکن است بسته به نزدیکترین مسیر در جهت عقربههای ساعت یا خلاف جهت عقربههای ساعت حرکت کند، بنابراین تأخیر در زمان کاهش مییابد و فرد را قادر میسازد تا شمارش دیگری را در سریعترین زمان ممکن شروع کند.
کرنوگراف یکی از محبوب ترین عوارض در دنیای ساعت مچی است. از مسابقه تا هوانوردی گرفته تا غواصی، کرونوگراف ها در ورزش های مختلف برای زمان بندی طیف گسترده ای از فعالیت ها استفاده می شوند. کرونوگراف ها تقریباً از تمام برندهای جهان امروزه در دسترس هستند.
ساعت لوگ (Watch Lug)
شاید یکی از دست کم گرفتهشدهترین عناصری که در ساعتها یافت میشود، گیرهها، در واقع در تعریف معنای آنها از اهمیت فوقالعادهای برخوردار هستند. بند های ساعت قسمت هایی از قاب هستند که بند یا دستبند ساعت به آن وصل می شود. در واقع، آنها بهعنوان «شاخ» نیز شناخته میشوند، و بدون آنها، نمیتوان ساعتی را به مچ دست بست و در نتیجه آن را نسبتاً بیاستفاده میکند.
بند های ساعت نیز ضروری هستند زیرا از بند ساعت پشتیبانی می کنند و از شل شدن یا شکستن آن جلوگیری می کنند. بند ساعت یک میله فلزی نازک است که بین شاخ های قاب برای اتصال بند ساعت ثابت شده است. آنها بسیار کاربردی هستند و همچنین به عنوان “برجستگی” تعریف می شوند که با استفاده از میله های فنری فلزی مانند پلی برای اتصال قاب ساعت به نوار عمل می کنند.
آنها همچنین بسیار مهم هستند زیرا عرض بین بند برای پیدا کردن نوار مناسب برای ساعت شما بسیار مهم است. از سوی دیگر، از منظر طراحی، شکل و استایل بند ها نیز تأثیر کلی بر ظاهر و احساس یک ساعت دارد.
ساعت جهانی (World Timer)
ساعتی با عملکرد تایمر جهانی، زمانهای حداکثر 24 منطقه زمانی را در سراسر جهان نمایش میدهد. تایمرهای جهانی به شما این امکان را می دهند که به سرعت خود را با هر منطقه زمانی روی زمین تنظیم کنید بدون اینکه نیازی به محاسبه اختلاف زمانی بین شهرها داشته باشید.
این ساعتها معمولاً نام تمام 24 منطقه زمانی جهان را روی صفحه نمایش میدهند، بنابراین میتوانید زمان را به روشی آسان و راحت تنظیم کنید.
تایمرهای جهانی برای خلبانان و مسافران مکرر در نظر گرفته شده است که به طور منظم در سراسر جهان سفر می کنند و اغلب باید ساعت خود را مطابق با زمان محلی تنظیم کنند. یک ساعت معمولی از شما میخواهد ابتدا تفاوتهای زمانی بین شهرها را با استفاده از یک منبع خارجی، مانند نمودار کاغذی، اینترنت یا شاید یک برنامه روی تلفن همراه خود بررسی کنید.
پس از انجام این کار، باید زمان را روی ساعت خود تنظیم کنید. افرادی که هر چند وقت یکبار سفر میکنند از این تمرین آزار نمیبینند، اما مسافران معمولی مانند تجار بینالمللی این فرآیند را سخت و خستهکننده میدانند، زیرا باید این کار را مرتباً انجام دهند.
اولین تایمر جهانی در سال 1937 توسط پتک فیلیپ ساخته شد. ساعت 24 شهر در سراسر جهان را نمایش می داد. یک نقشه جهان در مرکز صفحه نمایش داده شد و یک دیسک چرخان 24 ساعته در اطراف صفحه کلید می تواند برای مشاهده زمان در هر یک از مناطق زمانی در سراسر جهان بچرخد.
تایمر جهانی یک ساعت بسیار مفید برای کسانی بود که نیاز به برقراری ارتباط با مردم در سراسر جهان برای تجارت داشتند. ساعت نشان میداد چه ساعتی در یک شهر خاص است تا فرد زمان مناسب برای برقراری تماس تلفنی را بداند. در اواخر قرن بیستم، با رشد سفرهای هوایی و سفرهای مکرر مردم به نقاط مختلف در سراسر جهان، تایمرهای جهانی محبوبیت بیشتری پیدا کردند. امروزه تعدادی ساعت ساز وجود دارند که ساعت های تایمر جهانی را تولید می کنند.
یک عارضه مشابه مانند تایمر جهانی، ساعت دو منطقه زمانی است که به ساعت GMT نیز معروف است، که دو منطقه زمانی را در یک نگاه نشان میدهد، اما کاربر را ملزم میکند که زمان را به صورت دستی تنظیم کند.
افرادی که بین دو مکان ثابت سفر میکنند میتواند به راحتی از آن استفاده کند، اما واقعاً برای جهانگردهای معمولی مناسب نیست. تایمر جهانی برای افرادی طراحی شده است که به طور مکرر به مکان های مختلف در سراسر جهان سفر می کنند و به ساعتی نیاز دارند که بتواند تفاوت های زمان را بر روی خود صفحه نمایش دهد و به راحتی مرتباً تنظیم شود.
تشخیص ساعت تایمر جهانی بسیار آسان است. معمولاً تایمرهای جهانی نام 24 شهر در سراسر جهان را در لبه بیرونی صفحه یا روی قاب نمایش می دهند. این 24 شهر، مناطق مختلف زمانی جهان را نشان می دهند و زمان را می توان به صورت دستی با مشاهده اختلاف ساعت یا با چرخاندن دیسکی که شهرها روی آن نوشته شده اند تنظیم کرد.
روش تنظیم زمان بسته به سازنده ها و مدل های مختلف متفاوت است. تایمر جهانی در ساعت هایی با موتور های مکانیکی، اتوماتیک و کوارتز دیده می شود.
سردستۀ پیچی (Screw Down Crown)
در ساعت های غواصی موجود است، تاج پیچ دار ویژگی خاصی است که به مقاومت در برابر آب کمک می کند. این نوع تاج سیمپیچ رزوهدار محکم به بدنه میپیچد و قاب را در برابر هر گونه گرد و غبار و آب محافظت میکند.
این تاج دارای واشرهایی است که هنگام پیچاندن آن یک مهر و موم هوا ایجاد می کند. این سردسته در سال 1926 اختراع شد و در سال 1927 هنگامی که مرسدس گلیتز از آن در هنگام شنا در کانال انگلیسی استفاده کرد، آزمایش شد.
تاج پیچ از ساعت در برابر آب و گرد و غبار محافظت می کند. در حالی که پوشنده باید همیشه مطمئن شود که تاج در موقعیت قفل مانده است، به راحتی می توان از آن برای تنظیم تاریخ، روز، ساعت و غیره استفاده کرد.
برای تغییر تنظیمات، سردسته را با چرخاندن آن در جهت مخالف ساعت رها کنید. به سمت نقطه ساعت 6 ساقه بلند می شود و می توانید زمان، تاریخ، روز و غیره را تنظیم کنید. برای قفل کردن دوباره آن، مطمئن شوید که ساقه تا انتها به داخل فشار داده شده و آن را در جهت عقربه های ساعت بچرخانید.
سرامیک (Ceramic)
سرامیک یا سرامیک با تکنولوژی بالا ماده ای است که برای ساخت ساعت استفاده می شود (می تواند شامل قاب ها و نوارها باشد). سرامیک به لطف ویژگی های پایدار خود، مواد معمولی مانند فولاد ضد زنگ و طلا را با سرعتی بسیار سریع فتح می کند.
دوام بیشتری نسبت به مواد معمولی دارد و از طریق تکنیک های علمی پخت و لعاب دادن مواد مصنوعی مانند آلومینیوم، سیلیسیم، کاربید، ایتریم و زیرکونیوم ساخته می شود. برند سوئیسی رادو اولین کسی بود که از این ماده استثنایی برای طراحی ساعتها استفاده کرد. ویژگی وزن سبک باعث می شود که این ماده در بسیاری از ساعت های اسپرت استفاده شود.
مواد خام نیرومندی که برای ساخت سرامیک استفاده میشوند، ابتدا در داخل قالب ریختهگری قرار میگیرند و تا دمای شدید گرم میشوند. باقیمانده به صورت قاب سرد و قالب گیری می شود. سرامیک های تک بسیار بادوام، سبک وزن و غیر واکنشی است. بلافاصله پس از اینکه رادو در استفاده از سرامیک در ساعتها پیشگام شد، دیگر شرکتهای سوئیسی این روند را جلب کردند و سرامیک را به یکی از مواد پرکاربرد ساعت تبدیل کردند.
چند مزیت ساعت های سرامیکی این است که بسیار بادوام، راحت و ضد خش هستند. برای یک زمان نگهدار طولانی مدت، آنها مناسب هستند. جذابیت زیبایی شناسی ساعت های سرامیکی آن را در میان جمعیت محبوب کرده است. معمولاً از سرامیک در رنگهای تیرهتر و رنگهای فلزی مانند نقرهای، مشکی طلایی و قهوهای استفاده میشود.
ش
شیر فرار هلیوم (Helium Escape Valve)
در ساعتهای غواصی حرفهای، یک دریچه خروج هلیوم با هدف محافظت از قاب از آسیب در هنگام غواصی در اعماق دریا تعبیه شده است. اینها در ساعتهای مکانیکی بیشتر از ساعتهایی که با موتور های کوارتز کار میکنند رایج هستند و معمولاً در ساعتهایی که مقاومت بیشتری در برابر آب دارند، دیده میشوند.
در دهه 1960، غواصی تجاری به طور قابل توجهی در حال رشد بود. زنگ های غواصی و زیستگاه های زیر آب در این زمان محبوب شدند و در تعدادی از عملیات ها در سراسر جهان مورد استفاده قرار گرفتند. در این زمان بود که غواصان متوجه شدند که در حالی که در زنگ غواصی به سطح میآمدند، کریستالهای یاقوت کبود روی ساعتهایشان بیرون میآمدند. مطالعه این پدیده نشان داد که این اتفاق به دلیل اختلاف فشار داخل قاب ساعت و بیرون رخ می دهد.
هنگامی که غواصان حرفه ای در اعماق زیاد اقیانوس کار می کنند، چندین روز را در یک زنگ غواصی سپری می کنند. فشار داخل زنگ غواصی به تدریج افزایش می یابد تا حدی که با فشاری که در زیر آب کار می کنند مطابقت داشته باشد. سپس زنگ های غواصی به محل پایین می آیند و غواصان برای انجام کار خود زنگ را ترک می کنند.
پس از اتمام کار، غواصان به زنگ غواصی باز می گردند که سپس به سطح بالا می روند. در داخل زنگ غواصی، غواصان مخلوطی از گازها را تنفس می کنند که شامل هلیوم نیز می شود. هلیم دومین اتم کوچک روی زمین است و از این رو می تواند از طریق مهر و موم های لاستیکی و امنیت ضد آب قاب ساعت نفوذ کند.
اما هلیوم داخل ساعت مشکلی ندارد و واقعا جای نگرانی نیست. این موضوع زمانی به وجود می آید که فشار در زنگ غواصی با بالا آمدن زنگ غواصی کاهش می یابد. این باعث اختلاف فشار بین هلیوم محبوس شده در داخل قاب ساعت و محیط می شود و می تواند باعث آسیب به ساعت مانند انفجار کریستال شود.
با هدف مقابله با این موضوع، مهندسان رولکس در دهه 1960 بر روی اولین شیر فرار هلیوم کار کردند. دریچه با یک فنر بارگذاری می شود که زمانی که اختلاف فشار به یک سطح بحرانی خاص می رسد باز می شود. این اجازه می دهد تا اتم های هلیوم از قاب ساعت فرار کنند و در نتیجه باعث تعادل در فشار می شود. رولکس “شیر تخلیه گاز” را به ثبت رساند و برای اولین بار در Sea Dweller از آن استفاده کرد.
شیر فرار هلیوم نشانی از مهندسی عالی است و در بسیاری از ساعت های غواصی حرفه ای رده بالا یافت می شود.
ص
صفحه (Dial)
صفحه در ساعت چیست؟
صفحه ساعت قاب اصلی زمانسنج است که زمان را با استفاده از ارقام شمارهدار ثابت به شکل اعداد رومی، عربی یا شاخصها به همراه عقربههای جارو نشان میدهد. زمانسنجی مدرن شامل یک صفحۀ دیجیتالی است که زمان را روی یک صفحه LED نمایش میدهد.
شکل دیگر صفحه نمایش صفحه، فرمت 24 ساعته است که در آن ساعت ها از 1 تا 24 شماره گذاری می شوند و عقربه ساعت یک چرخش در روز را کامل می کند. عملکردهای مختلف دیگری مانند کرنوگراف، نشانگر فاز ماه و غیره در صفحه فرعی ساعت اضافه شده است که بر روی صفحه ساعت به نمایش درآمده است.
صفحه اسکلتون (Skeleton Dial)
ساعت صفحهای اسکلتون جایی است که تمام قسمتهای متحرک از جلو روی صفحه قابل مشاهده است. یک صفحه اسکلتون که بیشتر در ساعت های مکانیکی و چند ساعت کوارتز یافت می شود، موتور شفافی دارد که در آن می توان عملکرد داخلی ساعت را مشاهده کرد.
ساعتهای صفحهبندی اسکلتون قرنهاست که وجود داشتهاند. تاریخچه پشت سرچشمه آن بسیار جذاب است. در صبح زود 2 دسامبر 1805، یکی از سربازان ارتش بزرگ ناپلئون نوعی هنر را کشف کرد که مسیری را به قدری شکسته بود که ساعت سازی را برای همیشه تغییر داد.
نبرد آسترلیتز بود و درست در وسط نبرد تفنگ او آسیب دید. به دلیل کمبود منابع در میدان جنگ تنها گزینه ای که برای او باقی می ماند استفاده از قطعات فلزی کوچک ساعت جیبی اش بود.
این سرباز که حرفه ای قلم زنی بود، به حذف محتویات فلزی غیر حیاتی و حکاکی قسمت های باقی مانده با منحنی هایی که او را به یاد فرهای قرمز نامزدش ماتیلد می اندازد، متوسل شد و در زادگاهش پرووانس منتظر او بود. و بدین ترتیب اولین ساعت اسکلتی که در موزه ارتش ناپلئونی در Invalides در پاریس به نمایش گذاشته شده است به وجود آمد.
یک نسخه فنی تر از داستان نیز وجود دارد. آندره-چارلز کارون پدر ساعت سازی اسکلتون را در سال 1760 در نظر گرفت که روشی زیرکانه برای جلب توجه عموم به ساعت ها با افشای آنچه او «درونی ترین اسرار آنها» می نامید، در نظر گرفت.
او بشقابها، میلهها و پلها را بهطور روشی باز میکرد تا آنچه در زیر آن نهفته بود را آشکار کند، و برای اولین بار، چرخها و چرخدندههای زمان برای دیدن همه وجود داشت. روند استفاده از این ساعتهای اکسپوز که فوراً در بین عموم مردم قرار گرفت، هنوز ادامه دارد و خبرههای ساعت در سراسر جهان از هنر منحصر به فرد و پیچیده آن قدردانی میکنند.
برای دستیابی به یک جلوه اسکلت، ساعت سازان تقریباً شصت تا هفتاد درصد فلزی را که معمولاً در یک ساعت یافت می شود حذف می کنند و آن را به طرز پیچیده ای حکاکی می کنند تا جذابیت زیبایی شناسانه زمان سنج را بهبود بخشد. اگرچه ساعتهای اسکلتی قبلاً یک ضرورت بودند، اما حتی با اختراعات مدرن، این ساعتها به لذت یک خبره ساعت تبدیل شدهاند.
این فرآیند با حفاری سوراخها در پلها، میلهها و صفحه اصلی بر روی یک دستگاه حفاری شروع میشود، که مقدمهای از توالیهای دقیقتر ماشینکاری است. پس از یک برنامه برش دقیق، قطعات کار مختلف طبق یک الگوی از پیش تعریف شده تحت یک فرآیند تخلیه الکتریکی آهسته قرار می گیرند تا بخشی از فلز حذف شود.
در واقع این اجزا در طول فرآیند اسکلت سازی تا نیمی از حجم اولیه خود را از دست می دهند. سپس این موتور با حکاکی مخصوص تزئین می شود.
صدفی مروارید (Mother of pearl)
مادر مروارید (صدفی) ماده ای است که گاهی در ساخت صفحه ساعت های لوکس استفاده می شود. این ماده در پوشش بیرونی مروارید یافت می شود و به همین دلیل به آن نامگذاری شده است. متمایزترین ویژگی آن رنگین کمانی آن است که باعث می شود هنگام مشاهده از زوایای مختلف تغییر رنگ دهد.
مروارید به داشتن درجه بالایی از انعطاف پذیری شناخته شده است، به همین دلیل است که این ماده بسیار مورد توجه است. برای اهداف تجاری، این مواد بیشتر از صدف مروارید یا صدف مروارید آب شیرین تهیه می شود.
بسیاری از ساعتسازان لوکس از مروارید برای ایجاد جلوهای جذاب به ساعتهای خود استفاده میکنند. کیفیت رنگین کمانی مواد باعث می شود که نگاه کردن به آن بسیار جالب باشد. صفحه ممکن است از یک زاویه سایه سبز و از زاویه دیگر فیروزه ای به نظر برسد.
این زیبایی این ماده است که آن را بسیار مطلوب می کند. مردم این ویژگی را در صدف دوست دارند. به طور طبیعی، ساعت هایی با صفحه صدفی گران تر از ساعت های بدون آن هستند.
مروارید یک ماده نسبتاً ظریف برای کار است. ساخت صفحه ای از مروارید که می تواند در ساعت استفاده شود، به تلاش و مهارت بسیار زیادی نیاز دارد.
بسته به طراحی خاص ساعت و ویژگی های مختلفی که روی صفحه وجود خواهد داشت، کل فرآیند ایجاد صفحه می تواند بیش از ده ها مرحله را طی کند.
هنگامی که در ساخت صفحه استفاده می شود، مواد فوق العاده نازک و کاملا شکننده است. در معرض شکستگی است و باید با دقت زیادی از آن استفاده کرد. کل فرآیند تولید صفحه صدفی می تواند بین چهار تا شش هفته طول بکشد.
مهمترین جنبه ایجاد صفحه صدفی، انتخاب پوسته است. شخص باید پوسته کامل را پیدا کرده و انتخاب کند. پس از این، پوسته ها خرد شده و به شکل ورقه هایی به ضخامت 0.2 میلی متر تبدیل می شوند. از اینها، اشکال گرد بریده می شود که در ساخت صفحه ساعت استفاده می شود.
صفحه ها را می توان با انواع الگوها حکاکی یا تکمیل کرد. رنگ ها را می توان با استفاده از رنگ آمیزی، لاک زدن نیز افزایش داد. این ماده همچنین جلا داده می شود تا درخشش ذاتی خود را نشان دهد.
صفحه رتروگراد (Retrograde Dial)
یک صفحه رتروگراد یک تابع را به صورت خطی نشان می دهد، برخلاف حالت دایره ای که در مورد صفحه های فرعی دیده می شود. یک صفحه رتروگراد بیشتر به شکل یک قوس است و می تواند عملکردهایی مانند تاریخ، روز، ذخیره انرژی و موارد دیگر را نمایش دهد.
معنای لغوی رتروگراد «بازگشت به شرایط قبلی» است. در یک صفحۀ رتروگراد، عقربه در امتداد یک قوس حرکت می کند و هنگامی که به انتهای آن رسید، به موقعیت ابتدایی یا “شرایط قبلی” بازمی گردد. این برخلاف چیزی است که در صفحۀ فرعی اتفاق می افتد، که در آن عقربه ها فقط به صورت دایره ای در یک جهت حرکت می کنند.
چرخش رتروگراد یک عارضه نسبتاً دشوار است، زیرا عقربه باید به تدریج در یک جهت خاص در امتداد قوس حرکت کند و سپس با رسیدن به انتهای آن، ناگهان باید به ابتدا بپرد. اکثر ساعتها معمولاً دارای صفحههای فرعی برای نمایش عملکردهای مختلف هستند، زیرا صفحه رتروگراد یک عارضه پیچیده است که به مهارت و هنر زیادی در توسعه نیاز دارد.
از یک صفحه رتروگراد به دلیل ماشین آلات و مکانیسم پیچیده اش قدردانی می شود، اما این تنها دلیل وجود آن نیست. یکی از دلایل استفاده از صفحه های رتروگراد، استفاده کافی از فضا است. به عنوان مثال، نشانگر روز هفته را می توان در یک صفحۀ فرعی دایره ای نشان داد، اما فضای زیادی را اشغال می کند.
فقط برای هفت نشانگر، کل دایره استفاده غیر ضروری از فضا است. در مقایسه، یک قوس تقریباً نیمی از فضای یک دایره را اشغال می کند و همچنان عملکرد را کاملاً مؤثر نشان می دهد.
صفحه های رتروگراد بیشتر برای نمایش عملکردهایی مانند روز و ذخیره انرژی استفاده می شوند. در بسیاری از موارد، تاریخ زوج کاملاً کارآمد نشان داده می شود.
صفحههای رتروگراد معمولاً در ساعتهایی یافت میشوند که درجات زیادی از پیچیدگیها دارند، که در آنها فضای کافی برای نمایش همه عملکردها وجود ندارد. اگرچه برخی استثناها وجود دارد، صفحه های رتروگراد معمولاً با حداقل یک یا دو صفحۀ فرعی همراه هستند که ممکن است برای نمایش عملکردهای دیگر استفاده شوند.
در برخی موارد، قوس با یک خط مستقیم جایگزین میشود، همانطور که در مورد Oris BC4 Retrograde Day دیده میشود. فلش نشان دهنده از شنبه تا جمعه روی یک خط افقی حرکت می کند و سپس برای تکرار جریان به شنبه برمی گردد. این یک استثنا نسبتاً جالب از طراحی استاندارد قوس است، اما با این وجود یک صفحه رتروگراد است.
واشرون کنستانتین اولین ساعت سازی بود که از صفحه رتروگراد در ساعت مچی استفاده کرد و این در اوایل دهه 1930 مشاهده شد. امروزه، صفحههای رتروگراد هنوز جزو پیچیدگیهای سختتر محسوب میشوند و میتوان آنها را در ساعتهای برگت، Baumet & Mercier، Carl F. Bucherer، IWC، Jaeger-LeCoultre و اُریس مشاهده کرد.
ع
عقربه های ساعت (Watch Hands)
عقربه های ساعت چیزهای زیادی در مورد زیبایی طراحی یک ساعت می گویند. عقربههای یک ساعت از کلاسیک گرفته تا مدرن و هیجانانگیز، به زیبایی به جذابیت کلی آن میافزایند. در اینجا برخی از محبوب ترین عقربه های ساعت و پیدایش آنها را بررسی می کنیم
عقربه های یک ساعت مهم ترین کار را دارند آنها به زمان اشاره می کنند. و با این حال، از نظر زیباییشناختی، اغلب آنها نادیده گرفته میشوند. با این حال، نه توسط خبره های ساعت شناسی، و با دلیل موجه! تک تک جزئیات در یک قطعه زیبا از ساعت سازی بر اساس طراحی هستند و عقربه های ساعت نیز از این قاعده مستثنی نیستند.
در کنار قاب ها، صفحه ها و بند ها، عقربه های ساعت نیز جزء لاینفک طراحی هستند. بنابراین، ساعتهای لوکس دارای عقربههایی با طراحی پیچیده هستند که به خوبی با زبان بصری ساعت هماهنگ میشوند. حتی اگر ما به سختی به جزئیات طراحی ها توجه کنیم، همه آنها به تأثیر بصری کلی یک ساعت کمک می کنند.
فهرست کردن تمام سبکهای عقربهای که تا به حال توسط ساعتسازان مبتکر در سراسر جهان استفاده شدهاند، دشوار است، بهویژه به این دلیل که این بهترین جزئیات است که یک نوع را از نوع دیگر جدا میکند. در اینجا ما به برخی از محبوب ترین آنها نگاه می کنیم که در دفعه بعد که به صفحه ساعت نگاه می کنید باید به راحتی قابل شناسایی باشند.
آلفا
عقربه های آلفا پایه پهنی دارند و به سمت انتها باریک می شوند. این به لطف خطوط تیز، ظاهری تمیز و تا حدودی تند به ساعت می دهد. اگر به دنبال طراحی تمیز و مینیمالیستی هستید، ساعتی با عقربه های آلفا انتخاب مناسبی برای شماست. یک نمونه عالی از عقربه های آلفا چیزی است که روی صفحه ساعت های بسیاری از ساعت های Parmigiani Fleurier پیدا می کنید.
فلش
همانطور که از نام آنها برمی آید، این عقربه ها دارای نشانگرهای سر پیکان در نوک خود هستند. این نوع عقربهها معمولاً روی ساعتهای اسپرت یا غواصی دیده میشوند، زیرا طراحی جسورانه آنها باعث میشود که آنها را به طرز باورنکردنی خوانا کنید و از دست دادن آنها سخت است، حتی زمانی که شما به سادگی به ساعت خود نگاه میکنید.
باتون
همانطور که از نامشان پیداست، عقربههای باتوم مانند باتوم، بلند، یکدست و رویای یک کمالگرا هستند. بسته به طراحی ساعت، آنها می توانند باریک یا کمی ضخیم تر باشند. عقربههای باتوم نازکتر به عقربه های چوبی نیز معروف هستند.
ساعتهایی با کد طراحی مینیمالیستی اغلب از عقربههای باتوم استفاده میکنند، زیرا سادگی را به گونهای تقویت میکنند که دیگر عقربههای ساعت نمیتوانند. ساعتهای رسمی نیز عقربههای باتوم را با تحسین برمیدارند. بسیاری از برندهای مد تمایل دارند از عقربه های باتوم استفاده کنند، زیرا طراحی ساعت های آنها اغلب ساده است.
دوفین
یکی دیگر از سبکهای محبوب، عقربههای دافین مانند دستهای آلفا به نظر میرسند. به نظر میرسد مثلثی کشیده اما ظاهری رو به جلو دارند. آنها در دهه 1940 طراحی شدند و هنوز هم بسیار محبوب هستند. مورب بودن عقربه ها که لبه برجسته و مشخصی را در وسط عقربه ها ایجاد می کند، آنها را به طرز باورنکردنی قابل تشخیص می کند.
نظریه های مختلفی برای پیدایش نام آنها وجود دارد. یکی از آنها این است که “دوفن” لقبی است که به پسر ارشد پادشاه فرانسه داده شده است. ما مطمئن نیستیم که چه ربطی به ساعت سازی دارد. با این حال، این کلمه در زبان فرانسوی به معنای «دلفین» نیز هست. عقربهها از گشاد شروع میشوند و به سمت انتها مخروطی میشوند، تقریباً مانند شبح یک دلفین. این عقربه ها به هر ساعتی ظاهری پیچیده و مدرن می دهند.
بیل
همانطور که از نام آنها مشخص است، شکل عقربه های بیل تداعی کننده نماد روی کارت های بازی از لباس بیل است. این عقربه ها ظاهری ظریف و کلاسیک به ساعت می بخشند.
در اینجا فقط پنج مورد از این عقربه ها معرفی شد اما تنوع عقربه های ساعت مچی بسیار بیش از این هست.
ف
فاز ماه (Moonphase)
فاز ماه هرگز به عنوان یک تزئین برای ساعت ایجاد نشد، بلکه دلیل عملی نیز داشت. در قرن شانزدهم، زمانی که مسافران علاقمند به دانستن روزهای ماه کامل بودند، نیاز به صفحۀ فاز ماه به وجود آمد تا بتوانند بر اساس آن سفر خود را برنامه ریزی کنند. مسافران میخواستند از شبهایی که ماه کمترین دیده میشود اجتناب کنند، زیرا سفر در آن شبها ناامن تلقی میشود. نظریه دیگری نشان می دهد که فازهای ماه به طور مستقیم با حرکت جزر و مد مرتبط هستند.
با در نظر گرفتن این نظریه، مردم علاقمند بودند بدانند که آیا می توان بدون هیچ آسیبی از یک رودخانه ساحلی عبور کرد یا خیر. معمولاً میتوان این ویژگی را در ساعتهای تقویم دائمی یافت، زیرا حرکت ماه و تقویم به طور پیچیدهای به هم مرتبط هستند.
ماه در طول 29.5 روز در آسمان شب حرکت می کند. در این روزها 8 مرحله خاص را پشت سر گذاشت که عبارتند از:
ماه نو (ماه تاریک)
هلال اپیلاسیون
سه ماهه اول
اپیلاسیون غده
ماه کامل
غبغب رو به زوال
سه ماهه آخر
هلال در حال نزول
این موقعیتها بهطور مجزا بر روی صفحه فرعی فاز ماه از طریق مکانیسم پیچیده دیده میشوند. مکانیسم معمولی فاز ماه شامل یک دیسک 30 دندانه است. این دیسک دارای دو قمر طلایی رنگ در مقابل یکدیگر بر روی دیسک است که توسط ستاره های طلایی رنگ در پس زمینه آبی احاطه شده اند.
دیسک تا حدی توسط صفحه کلید پوشانده شده است و یک پنجره برای مشاهده فاز فعلی ماه بریده شده است. هنگامی که هیچ بخشی از ماه در پنجره ظاهر نمی شود، این نشان دهنده ماه جدید است. با گذشت روزها، ماه از سمت چپ پنجره ظاهر می شود.
هنگامی که تصویر ماه در مرکز پنجره قرار می گیرد، این نشان دهنده یک ماه کامل است و دیسک به حرکت در جهت عقربه های ساعت یا خلاف جهت عقربه های ساعت (بسته به نیمکره) ادامه می دهد تا زمانی که تصویر ماه در سمت راست پنجره ناپدید شود. دوباره ماه نو را نشان می دهد. در این مرحله، تصویر دوم ماه از سمت چپ پنجره ظاهر می شود، بنابراین کل چرخه دوباره شروع می شود.
برای اینکه تابع فاز ماه روی قطعه زمانی خود کار کند، کافی است نشانگر خود را به سمت نیم دایره درست، که در اطراف قوس قرار دارد، قرار دهید. می توان به سادگی به تقویم قمری مراجعه کرد تا مطمئن شود که جزئیات درست را وارد می کند. یک ویژگی پیچیده، شامل 135 چرخ دنده دندانه برای به حرکت درآوردن دیسک ماه برای پیش بینی دقیق فازهای ماه است.
فرار هم محوری (Co-Axial Escapement)
فرار هم محوری که یکی از مهم ترین دستاوردها در دنیای ساعت شناسی محسوب می شود، یک مکانیسم ساعت مدرن است. این ساعت در سال 1984 توسط ساعت ساز انگلیسی جورج دنیلز اختراع شد و انرژی را با استفاده از نیروهای مماسی که توسط حرکات شعاعی ساعت ایجاد می شود، منتقل می کند.
در یک فرار اهرمی عمومی اصطکاک بین چرخ تعادل و فرار باعث ساییدگی و پارگی می شود و در دراز مدت بر موتور ساعت تأثیر می گذارد. از طرف دیگر در یک فرار هم محور، حرکت لغزشی کوتاه پالت ورودی به طور قابل توجهی سطوح تماس و در نتیجه اصطکاک در گریز را کاهش می دهد.
در نتیجه، عملکرد فرار شبیه به یک چرخ دنده ای است که با یک دندان مشبک می شود، به این معنی که تحت تأثیر روانکاری قرار نمی گیرد (یک فیلم محافظ صرف روی نوک دندانه های چرخ فرار برای جلوگیری از ساییدگی کافی است) و بنابراین نرخ ثابت را در بلند مدت تضمین می کند. عملکرد کالیبرهای هم محور به طور قابل توجهی با عملکرد یک اهرم فرار معمولی با شاخص متفاوت است.
مکانیک این طراحی باید در نظر گرفته شود تا به طور کامل از مزایایی که فرار هم محور از نظر کاهش اصطکاک و پایداری بیشتر نرخ ساعت در طول زمان ارائه می دهد، قدردانی شود. فرار هم محور شامل یک چرخ میانی، یک چرخ هم محور دوتایی متشکل از یک پینیون فرار و یک چرخ فرار، یک اهرم با سه سنگ پالت یاقوتی و یک غلتک حامل یک سنگ ضربه ای یاقوت و یک پین ضربه ای یاقوت است.
در هر گریز ساعت مدرن، انرژی باید در هر دو ارتعاش در جهت عقربههای ساعت و خلاف جهت عقربههای ساعت به نوسانگر منتقل شود. در گریز هم محور، ضربه در جهت عقربههای ساعت توسط دندانههای چرخ فرار که مستقیماً سنگ ضربه یاقوت را درگیر میکنند، ایجاد میشود.
ضربه ضد عقربه های ساعت توسط دندانه های پینیون فرار که با سنگ ضربه اهرمی درگیر می شوند، ایجاد می شود. پس از هر ضربه، چرخ فرار توسط پالت های قفل ثابت می شود و به تعادل اجازه می دهد تا ارتعاش خود را کامل کند.
تکمیل مکانیزم فرار هم محور حدود 250 سال طول کشید و به نوعی فرار اهرمی سنتی را که مدتها در صنعت سوئیس استفاده میشد به چالش کشید. اساساً فرار هم محور اصطکاک در موتور را کاهش میدهد و در نتیجه عملکرد زمانسنجی طولانیمدت فوقالعادهای دارد.
امگا یکی از برندهای بزرگی است که با استفاده از این موتور انقلابی برای ساعتهای خود جهش زیادی در فناوری داشته است که موقعیت خود را در آینده به عنوان یکی از بزرگترین ساعتسازان جهان تضمین میکند. بسیاری از موتور های کالیبر هم محور شامل فنر تعادل سیلیکونی Si14 است که باعث می شود ساعت تا حد زیادی در برابر ضربه مقاوم باشد.
ق
قاب (Bezel)
قاب روی ساعت چیست؟
اولین استنباط از اصطلاح “bezel” را می توان به سال های 1605-1515، از کلمه قدیمی فرانسوی besel (biseau در فرانسوی امروزی)، که به معنای اریب یا پخ است، ردیابی کرد. این حلقه شیاردار است، مانند امتداد عمودی قاب، که شیشه را نگه می دارد و از صفحۀ ساعت شما محافظت می کند.
قاب ها به دو دسته کلی تقسیم می شوند: تزئینی و کاربردی. یک قاب تزئینی می تواند صاف، بافت، ساخته شده از فلزات گرانبها یا با سنگ های قیمتی، عمدتاً الماس، باشد. از سوی دیگر، یک قاب عملکردی اغلب به صورت چرخشی دارد. می تواند چرخش یک طرفه یا دو طرفه باشد.
قاب یک طرفه یک نیاز حیاتی در ساعتهای غواصی است، زیرا برای ایمنی کاربر، نیاز حیاتی اندازهگیری دقیقههای سپری شده در زیر آب را برآورده میکند. قابهای دو جهته هم در جهت عقربههای ساعت و هم در خلاف جهت عقربههای ساعت میچرخند و میتوانند رویدادها را از زمان سپری شده یا مناطق زمانی در حال تغییر اندازهگیری کنند.
قاب ها همچنین می توانند ترازوهایی برای اندازه گیری بیشتر روی ساعت، فراتر از زمان سنجی اولیه، مانند مقیاس سرعت سنج، داشته باشند.
قاب چرخشی دو طرفه (Bidirectional Rotating Bezel)
قابی که می تواند در جهت عقربه های ساعت و خلاف جهت عقربه های ساعت بچرخد و برای اندازه گیری رویدادهای مربوط به زمان مانند زمان سپری شده یا تغییر مناطق زمانی و غیره استفاده می شود، قاب دو جهته نامیده می شود. یک قاب دو جهته به عملکرد یک زمانسنج میافزاید و معمولاً در ساعتهای سطح بالا یافت میشود.
قاب به عنوان لبه ای عمل می کند که کریستال ساعت را در بر می گیرد و جواهر را محکم می کند. در برخی از زمانسنجها، قاب به عملکردهایی مانند اندازهگیری زمان سپری شده یا تنظیم مناطق زمانی مختلف یا استفاده از تاکیمتر مجهز است.
قاب دو جهته را می توان از مواد مختلفی مانند طلا، طلای 18 عیار، روکش طلا، برنج و پلاستیک، تیتانیوم یا استیل ضد زنگ ساخته شود. این نوع قاب در ابتدا برای غواصان طراحی شد تا آنها را با عملکردهایی مانند فشار آب و علامت گذاری فاصله تسهیل کند. برای پیگیری زمان سپری شده استفاده می شود. امکان چرخاندن قاب به هر صورت، حداکثر انعطاف را برای شروع زمان بندی می دهد.
برای یک قاب اندازه گیری زمان، برای 0-60 دقیقه، شمارش بالا یا پایین شماره گذاری می شود. برای اندازه گیری زمان سپری شده خاص، می توانید به سادگی با عقربۀ دقیقه شمار روی صفحه ساعت، قاب را به خط نشانگر دقیقه بچرخانید. حالت مخالف برای یک قاب شمارش به بالا است که در آن دقیقه شمار با گذشت زمان، دقیقه را شمارش می کند.
برای اندازهگیری سرعت، میتوانید عملکرد کرنوگراف را در یک فاصله مشخص اندازهگیری شده شروع کنید. پس از سپری شدن 1 واحد فاصله، نقطه ای از مقیاس که در سرعت واقعی مجاور عقربه ثانیه است.
قاب چرخشی یک طرفه (Unidirectional Bezel)
قاب چرخشی یک طرفه که در ساعتهای غواصی یافت میشود، ویژگی منحصربهفردی است که به اندازهگیری زمان غواصی به روشی مفید و مؤثر کمک میکند. قاب فقط می تواند در جهت خلاف جهت عقربه های ساعت بچرخد که ایمنی غواص را حتی در صورت دستکاری تصادفی در زیر آب تضمین می کند.
اولین ساعتی که دارای یک قاب چرخشی بود، Blancpain Fifty Fathoms بود که برخی آن را اولین ساعت غواصی مدرن می دانند. داستان جالبی در پس ایجاد پنجاه فتوم وجود دارد. در اوایل دهه 1950، فرماندهان مدرسه غواصی رزمی فرانسه به دنبال یک ساعت تخصصی برای سربازان غواصی نخبه خود بودند.
ساعت یک قطعه ضروری از تجهیزات مورد نیاز برای اندازه گیری زمان سپری شده در زیر آب و هماهنگی با غواصان دیگر بود. در میان تمام ساعتهای موجود در بازار در آن زمان، آنها نتوانستند ساعتی را پیدا کنند که شرایط خاص آنها را برآورده کند. از این رو آنها فهرستی از الزامات برای ساعت غواصی کامل تهیه کردند و از ساعت سازان مختلف پرسیدند که آیا می توانند چنین ساعتی بسازند.
از آنجایی که بازار چنین ساعتی در آن زمان بسیار مناسب بود، افراد زیادی به این پیشنهاد علاقه نشان ندادند. خوشبختانه برای فرماندهان، مدیر عامل بلان پین در آن زمان خود یک غواص بود و پذیرفت که تلاش برای ساعت غواصی ایده آل را آغاز کند. بدین ترتیب پنجاه فتومز متولد شد.
یکی از متمایزترین ویژگی های ساعت، قاب 41 میلی متری آن بود که برای دهه 1950 بسیار بزرگ بود. دلیل این اندازه بزرگ وجود قاب چرخشی بود که دارای علائم بزرگی بود که به وضوح زیر آب قابل خواندن بود. این یک پیشرفت جدید در ساعت ها بود و از آن زمان به یک ویژگی استاندارد تبدیل شده است که تقریباً در هر ساعت غواصی تولید شده امروزی یافت می شود.
قاب چرخان ساعت غواصی معمولاً با نشانگرهای دقیقه اعداد عربی و یک مثلث در موقعیت ساعت 12 مشخص می شود. قاب به شما اجازه می دهد تا 60 دقیقه زمان را اندازه گیری کنید. برای زمان بندی یک شیرجه، باید به سادگی قاب را بچرخانید و نشانگر مثلث را با عقربه دقیقه در ابتدای شیرجه تراز کنید. بنابراین زمان سپری شده در زیر آب از نشانگرهای روی قاب قابل خواندن است.
از طرف دیگر، می توان زمان باقی مانده در شیرجه را اندازه گیری کرد. غواصان مقدار محدودی اکسیژن در مخازن خود دارند. ممکن است 30 دقیقه، 45 دقیقه یا حتی یک ساعت باشد. برای اندازه گیری زمان باقی مانده، باید زمان کل شیرجه را از 60 کم کرد.
برای مثال، اگر 45 دقیقه اکسیژن در مخزن خود دارید، باید قاب را بچرخانید و آن را به نقطه ای برسانید که عقربه دقیقه 15 باشد. (60-45) روی قاب. اکنون، نشانگر مثلث روی قاب، زمانی است که اکسیژن شما تمام می شود. به این ترتیب، به وضوح می توانید بدانید که چه زمانی باید راه خود را به سطح زمین بازگردانید.
یکی از متمایزترین ویژگی های ساعت، قاب 41 میلی متری آن بود که برای دهه 1950 بسیار بزرگ بود. دلیل این اندازه بزرگ وجود قاب چرخشی بود که دارای علائم بزرگی بود که به وضوح زیر آب قابل خواندن بود. این یک پیشرفت جدید در ساعت ها بود و از آن زمان به یک ویژگی استاندارد تبدیل شده است که تقریباً در هر ساعت غواصی تولید شده امروزی یافت می شود.
حاشیه های یک طرفه فقط در جهت خلاف جهت عقربه های ساعت می چرخند. دلیل این امر این است که اطمینان حاصل شود که حتی در صورت هرگونه دستکاری تصادفی در زیر آب، فقط از جانب احتیاط اشتباه می کنید. به عنوان مثال، یک حرکت جزئی قاب ممکن است باعث شود زمان غواصی خود را بیش از حد تخمین بزنید و باعث شود زودتر از حد انتظار بیرون بیایید.
این بسیار بهتر از دست کم گرفتن زمان و ماندن بیشتر از مقدار اکسیژنی است که دارید. قاب های یک طرفه معمولاً به گونه ای جغجغه دار می شوند که قاب در موقعیت قفل شود مگر اینکه مقدار معینی نیرو با دست اعمال شود. به این ترتیب، قاب های یک طرفه ایمنی غواص را در هنگام غواصی تضمین می کنند.
ک
کالیبر ساعت (Calibre Watch)
کالیبر به عنوان مرجعی برای موتور های سازنده استفاده می شود. موتور خاص یا مکانیسم داخلی ساعت یک مدل منحصر به فرد است که به شماره شناسایی ساعت تبدیل می شود. برخی از تولیدکنندگان تمایل دارند از سیستم شناسایی خود برای شماره گذاری موتور های داخلی که توسعه یافته اند استفاده کنند.
برندهایی مانند امگا و تگ هویر کالیبر خود را بر اساس موتور های پیچیده درگیر در مکانیسم ساعت شماره گذاری کرده اند. به عنوان مثال، کالیبر 3، 5، 6، و 7 همه موتور های خودکار با عملکرد یا ویژگی اضافی کمی متفاوت هستند، مانند صفحه زیر ثانیه در قسمت ساعت 6 ساعت (Cal 6) یا منطقه زمانی دوم؛ عقربۀ جی ام تی
کرنوگراف فلای بک (Flyback Chronograph)
کرونوگراف فلای بک عارضه ای است که فرد را قادر می سازد تا زمان دور را به طور موثر اندازه گیری کند. در یک کرنوگراف استاندارد، برای راه اندازی مجدد کرونومتر، ابتدا باید دکمه شروع را فشار دهید تا عقربه کرنوگراف متوقف شود، دکمه تنظیم مجدد را فشار دهید تا عقربه به صفر برگردد و سپس یک بار دیگر دکمه شروع را فشار دهید تا شمارش شروع شود.
بار دیگر در مقابل، در یک کرونوگراف فلایبک، می توان به سادگی با یک بار فشار دادن دکمه تنظیم مجدد، دوباره شمارش را آغاز کرد، بنابراین راه اندازی مجدد کرنوگراف از صفر بسیار آسان می شود، که به ویژه در شمارش زمان بندی دورها مفید است.
در ابتدا، عملکرد کرنوگراف در ساعت ها توسط تاج سیم پیچ کنترل می شد. بدیهی است که استفاده از این بسیار آسان نبود و از این رو در سال 1923، برایتلینگ اولین ساعت را با یک دکمه خاص برای کرنوگراف ساخت. این یک پیشرفت کاملاً در ساعت سازی بود و راه را برای همه پیشرفت های بیشتر در ساعت سازی مربوط به کرنوگراف ها هموار کرد.
دوازده سال بعد، در سال 1934، برایتلینگ دومین دکمه کرنوگراف را معرفی کرد که هدف آن برگرداندن عقربه کرنوگراف به صفر بود. این یک نقطه عطف در ساعت سازی بود. تقریباً تمام کرنوگراف های تولید شده بعد از آن، حتی امروز، کم و بیش ساختار مشابهی دارند.
کرنوگراف های استاندارد دارای یک تاج در موقعیت ساعت 3، یک دکمه شروع/توقف در ساعت 2 و یک دکمه تنظیم مجدد در ساعت 4 هستند. این طراحی را می توان در کرنوگراف های تقریباً تمام ساعت سازان بزرگ امروزی مشاهده کرد.
امروزه، کرونوگراف های فلایبک از تعدادی ساعت ساز بزرگ در سراسر جهان در دسترس هستند. اگر میخواهید ساعتی را داشته باشید که بتواند فواصل زمانی متوالی را ثبت کند یا میخواهید به سادگی از پیچیدگیهای ساعت لذت ببرید، روی یک کرونوگراف فلایبک سرمایهگذاری کنید. دقت محض و مهندسی درخشان آن واقعاً شما را به وجد خواهد آورد.
کرنومتر (Chronometer)
پیگیری دقت در حفظ زمان از قرن ها پیش ادامه داشته است. برای صنعت ساعت مکانیکی اولیه، این یکی از عوامل کلیدی برای بهبود جذابیت زمانگو بود. اصطلاح کرنومتر از این رو برای ردیابی دقت زمان سنج ساخته شد. اصطلاح کرنومتر در سال 1714 توسط جرمی تاکر ابداع شد و اساساً به معنای “اندازه گیری زمان” بود. اولین کرنومتر رسمی تایید شده ساعت دریایی بود که توسط جان هریسون بین سالهای 1730 و 1760 ساخته شد. این روشی برای اندازهگیری دقیق طول جغرافیایی در دریا بود.
یک کرونومتر تجاری موجود تا قرن نوزدهم پدیدار نشد. ساعتهای مچی تا پس از جنگ جهانی اول که در میان سربازان به عنوان راهی آسان برای بررسی زمان بدون جستوجو کردن در جیب محبوب شده بودند، رواج پیدا نکردند.
تا آن زمان ساعتهای مچی منحصراً برای زنان بهعنوان جواهرات طراحی میشدند و دقت آن اهمیت خاصی نداشت (تغییر دقیقهها در روز برای «مچبند» زنان قابل قبول در نظر گرفته میشد). اولین موتور ساعت مچی کرونومتر در سال 1910 به وجود آمد، و آن را یک نفر از هانس ویلسدورف و شرکت جدیدش (رولکس) انجام دادند.
اصطلاح کرنومتر در سوئیس برای نگهبانان زمان استفاده میشود که توسط Contrôle Officiel Suisse des Chronomètres (COSC)، در خارج از سوئیس، آزمایش و تایید شدهاند، بدن خاصی وجود ندارد که استانداردهای دقیق را کنترل کند. این قطعات زمانی از طریق یک سری آزمایشات سخت و شدید انجام شده توسط COSC انجام می شود که پس از تکمیل آنها یک شماره سریال رسمی فردی دریافت می کنند.
کرنومتر یک نگهدارنده زمان با دقت بالا است که در یک دوره زمانی در شرایط مختلف برای آزمایش کیفیت آن آزمایش شده است. هر حرکت در طول چندین روز در پنج موقعیت و سه شرایط مختلف کنترل شده دما آزمایش شده است. هر ساعتی که دارای ویژگی «کرنومتر» باشد دارای موتوری است که گواهی شده است.
کریستال یاقوت کبود (Sapphire Crystal)
کریستال یاقوت کبود سخت ترین شیشۀ جهان است که از ساعت شما در برابر خاک، آب یا هر گونه خراش محافظت می کند. این یاقوت کبود مصنوعی در آزمایشگاه ساخته شده است و در برابر خراش هر فلزی مقاوم است. تنها چیزی که می تواند آن را خراش دهد یک الماس است. کریستال دارای ترکیبی مشابه عنصر طبیعی است و در مقیاس سختی Mohs رتبه 9 را دارد.
کریستال یاقوت کبود گران ترین شیشه برای محافظ ساعت شما است و معمولاً با ساعت های سوئیسی عرضه می شود. قسمت پشتی نیز اغلب با کریستال یاقوت کبود پوشانده می شود که به شما امکان می دهد موتور ساعت را مشاهده کنید. این کریستال با یک لایه ضد انعکاس پوشیده شده است که به شما امکان می دهد حتی در آفتاب تند هم زمان را کاملاً بخوانید.
م
موتور مکانیکی (Mechanical Movement)
موتور های مکانیکی از صدها سال پیش وجود داشته است و تا همین اواخر، تنها نوع موتور های مورد استفاده در ساعتهای سراسر جهان بود. این در دهه 1970 با انقلاب کوارتز تغییر کرد. ساعتهای کوارتز با باتری کار میکردند و مقرون به صرفهتر بودند. امروزه ساعتهای کوارتز محبوبتر هستند، زیرا با قیمتهای بسیار پایینتری نسبت به ساعتهای مکانیکی در دسترس هستند.
البته، لوکس ترین ساعت ها همچنان با موتور های مکانیکی کار می کنند که نشان دهندۀ مهارت در ساعت سازی است. ساعت های مکانیکی از ساعت سازان استاد به دلیل دوام فوق العاده بالا شناخته شده اند و می توانند برای نسل ها دوام بیاورند.
یک موتور مکانیکی توسط یک فنر اصلی که به صورت دستی پیچیده می شود تغذیه می شود و از قطعات مکانیکی تشکیل شده است، برخلاف ساعت کوارتز که دارای باتری است و به صورت الکترونیکی کار می کند.
یک موتور مکانیکی ساده شامل چهار بخش زیر است:
فنر اصلی: این منبع انرژی کل موتور است. فنر اصلی انرژی مکانیکی را ذخیره می کند که در قسمت های مختلف موتور جریان می یابد و در نهایت عقربه های ساعت را به حرکت در می آورد.
قطار دنده: شامل یک سری چرخ دنده های کوچک است که انرژی ذخیره شده در فنر اصلی را به چرخ تعادل منتقل می کند. یک قسمت جداگانه از قطار دنده، سیم پیچی فنر اصلی توسط کاربر را تسهیل می کند.
چرخ تعادل: مهمترین بخش موتور است که در واقع زمان را اندازه گیری می کند. چرخ تعادل به سمت جلو و عقب نوسان می کند و هر چرخش دقیقاً به همان اندازه زمان می برد، بنابراین زمان سنجی موثر را تضمین می کند.
فرار: این امر آزاد شدن انرژی از چشمه اصلی را تسهیل می کند و اطمینان حاصل می کند که انرژی به صورت روان در فواصل زمانی مساوی خارج می شود. صدای تیک تیک که در ساعت های مکانیکی شنیده می شود به دلیل توقف منظم قطار دنده توسط فرار ایجاد می شود.
البته یک موتور مکانیکی ممکن است به چهار قسمت زیر محدود نشود. انواع مختلفی از عوارض ممکن است در یک ساعت مکانیکی وجود داشته باشد. آنها به عملکرد ساعت می افزایند و جذابیت کلی آن را افزایش می دهند. عوارض شامل سیم پیچی خودکار، تقویم، زنگ هشدار، کرنوگراف، تکرارکننده دقیقه، توربیلون و بسیاری موارد دیگر است.
کار یک موتور مکانیکی ساده را می توان در سطح بسیار ابتدایی با مشاهده جریان انرژی از طریق بخش های مختلف آن درک کرد. با چرخاندن دستی تاج با دست، انرژی وارد سیستم می شود که باعث زخمی شدن فنر اصلی و ذخیره انرژی در داخل آن می شود. از فنر اصلی، انرژی از طریق قطار دنده و به سمت گریز حرکت می کند، جایی که تنظیم می شود و در فواصل زمانی مشخصی به چرخ تعادل رها می شود.
نوسان دوره ای چرخ تعادل انرژی را از طریق قطار صفحه که مجموعه ای از چرخ دنده های کوچک است به عقربه های ساعت منتقل می کند که زمان روی صفحه را به کاربر نشان می دهد.
حتی با ظهور موتور کوارتز، ساعتهای مکانیکی هنوز توسط خبرههای ساعت که قدردان هنر و مهارتی هستند که برای توسعه یک موتور مکانیکی انجام میشود، ترجیح داده میشوند. برخی از مجلل ترین و نفیس ترین ساعت های تولید شده در جهان امروز معمولاً توسط موتور های مکانیکی هدایت می شوند، که نشانه این است که موتور های مکانیکی برای قرن ها باقی خواهند ماند.
موتور اتوماتیک (Automatic Movement)
موتور خودکار یا خود سیم پیچی یک موتور مکانیکی ساعت است که با حرکت مچ دست کاربر تحریک می شود. این نوآورانه ترین پیشرفت در زمینه ساعت شناسی است که صنعت ساعت سازی را برای همیشه تغییر داد. دیگر مردم ساعت های سوئیسی را ماشین های سیم پیچی قدیمی و خسته کننده نمی دانستند. با موتور خود سیم پیچی، دسترسی به ساعت های اتوماتیک افزایش یافت.
مکانیزم یک ساعت اتوماتیک شبیه به یک ساعت مکانیکی است که شامل یک فنر اصلی است که به دلیل حرکت طبیعی بازوی پوشنده به طور خودکار تحریک می شود. گفته می شود که موتور خودکار توسط ساعت ساز سوئیسی آبراهام لوئیس پرلت در اوایل دهه 1770 اختراع شد. عملکرد بر اساس اصل سیم پیچی فنر اصلی از طریق حرکت است.
شبیه به گام شماری که برای باد کردن در حین راه رفتن مالک طراحی شده بود، روتور محور را تبدیل می کند که حرکت دایره ای را به ذخیره انرژی در فنر اصلی تبدیل می کند.
اگرچه گفته می شود پدر موتور خودکار پرلت است، اولین نقاشی واقعی و دقیق توسط هوبرت سارتون در سال 1778 انجام شد. سال ها پس از اینکه موتور خودکار با مکانیسم بهبود یافته خود به شهرت رسید، اغلب به صورت روزانه به عنوان یک جیب استفاده می شد. تماشا کردن.
مفهوم ساعت مچی خود پیچ تا قبل از جنگ جهانی اول ظاهر نشد. بسیاری از سازندگان ساعت موتور های خاصی را برای آن زمان به بعد ایجاد کردند، از جمله رولکس، پتک فیلیپ و غیره.
ساعت اتوماتیک از طریق حرکت مچ دست کاربر انرژی می گیرد. یک ساعت عمومی اتوماتیک از بیش از 70 قسمت تشکیل شده است. همانطور که ساعت کار می کند، فنر اصلی انرژی خود را از دست می دهد.
از این رو برای ذخیره انرژی که زمانسنج را کار میکند، باید ساعت را کوک کرد. در یک موتور مکانیکی خود سیم پیچ، مکانیسم داخلی به گونه ای است که از طریق حرکت مچ، انرژی ذخیره می شود. روتور یا وزنه خارج از مرکز روی یک محور متصل به مکانیزم سیم پیچ جغجغه دار می چرخد. بنابراین حرکت مچ دست حرکت دایره ای را به انرژی جنبشی تبدیل می کند.
ن
نشانگر ذخیره انرژی (Power Reserve Indicator)
نشانگر ذخیره انرژی قابلیتی است که میزان باقی ماندۀ انرژی ذخیره شده در ساعت را نشان می دهد. این یکی از ضروری ترین و پیچیده ترین عوارضی است که تاکنون طراحی شده است. این ساعت که در ساعتهای مکانیکی یافت میشود، به استفادهکننده کمک میکند مدت زمان باقیمانده قبل از کوک دوبارۀ ساعت را ثبت کند.
به عبارت سادهتر، ذخیره انرژی مانند یک نشانگر سوخت عمل میکند و به کاربر نشان میدهد که فنر اصلی چقدر انرژی در خود نگه میدارد. برای هر ساعت مکانیکی، مهم است که حداقل 30 درصد از فنر اصلی ساعت زخمی شود تا عملکرد معمولی آن نرم و روان باشد. یک ساعت اتوماتیک باید حداقل 10 تا 15 ساعت در روز در اطراف مچ بسته شود تا کاملاً زخمی بماند.
نشانگرهای ذخیره نیرو قبلاً در کرنومترهای دریایی و ساعتهای جیبی درجه راه آهن استفاده میشد. اولین نمونه اولیه ساعت با ذخیره انرژی توسط برند ساعت برگت در سال 1933 ساخته شد و اولین ساعت ذخیره انرژی که برای تولید طراحی شده بود توسط برند Jaeger-LeCoultre برای مجموعه پاورماتیک آنها در سال 1948 ساخته شد.
عملکرد نمایشگر ذخیره انرژی بسیار ساده. یک قطار ویژه از چرخ دندههای متصل به چرخ ضامن دار یا خرطومی بشکه، نشانگر ذخیره نیرو را نشان میدهد که وسعت باد را نشان میدهد. به محض اینکه عقربه به آخرین مقدار رسید، نشان دهنده کم بودن ذخیره توان است. این راهی است که کاربر میتواند بداند ساعت چقدر قدرت دارد.
نمایشگر دیجیتال (Digital Display)
نمایشگر دیجیتال نمایشگری است که اطلاعات را به شکل کاراکتر نشان می دهد، برخلاف عقربه هایی که به نشانگرهای روی صفحه اشاره می کنند. ساعتهای نمایشگر دیجیتال معمولاً زمان را روی صفحهنمایش LCD نشان میدهند، اگرچه برخی از آنها از صفحه نمایش LED نیز استفاده میکنند.
یوزف پال وبر، مهندس اتریشی، اولین ساعت جیبی دیجیتال را در سال 1883 خلق کرد. به جای صفحه معمولی با عقربهها به سمت نشانگرها، ساعت پرش ساعت پال وبر دارای دو پنجره بود که از طریق آنها میتوان ساعتها و دقیقهها را مشاهده کرد که در حال چرخش هستند.
دیسک ها عقربه ثانیه در فرمت استاندارد همانطور که در ساعت های معمولی دیده می شود باقی ماند. IWC یکی از اولین تولیدکنندگانی بود که نمایشگر دیجیتال را در مجموعههای خود به نمایش گذاشت و ساعت پرش به یک موفقیت تجاری تبدیل شد و شهرت و ثروت را برای شرکت به ارمغان آورد.
پس از موفقیت در ساعت های جیبی، نمایشگرهای دیجیتال یا ساعت پرش در ساعت های مچی در دهه 1920 معرفی شدند. البته، این ساعتهای مکانیکی بودند که باید با سیمپیچ دستی کار میکردند.
پس از حدود پنجاه سال، همیلتون اولین ساعت الکترونیکی دیجیتالی جهان را به نام پالسار عرضه کرد. رئیس بخش پولسار همیلتون ادعا میکند که ایده یک ساعت دیجیتال الکترونیکی، که با باتری کار میکند و با موتور کوارتز هدایت میشود، از ساعت دیجیتالی که در فیلم هالیوود 2001: ادیسه فضایی در سال 1968 نشان داده شد، آمده است.
شرکت ساعت همیلتون ساعتی را که در فیلم نشان داده شده بود طراحی کرده بود و دو سال بعد این شرکت اولین تپ اختر را روانه بازار کرد که صفحهای به نظر آیندهنگر داشت که به رنگ مشکی بود و ارقام آن با رنگ قرمز روشن نشان داده شده بود.
ساعت های دیجیتال با توجه به محدوده قیمت بالایی که در آن زمان داشتند، به عنوان ساعت های فانتزی و بسیار لوکس در نظر گرفته می شدند. اما در سال 1975، تگزاس اینسترومنتز ایده ای برای کاهش قیمت این ساعت ها با معرفی آنها در جعبه های پلاستیکی داشت.
این شرکت شروع به تولید انبوه ساعتها کرد و آنها را با قیمتی کمتر از 20 دلار به فروش رساند. عصر ساعت های نمایشگر دیجیتال فرا رسیده بود و به زودی آنها در سراسر جهان بسیار خشمگین شدند.
این مقاله بسیار طولانی شد اما توانستیم 99درصد لغاتی که در دنیای ساعت مچی رایج هستند را برای شما باز کنیم تا بتوانید با آنها آشنا شوید. اگر شما هم لغتی را در ذهن دارید که از این مقاله جا مانده است در قسمت نظرات برای ما یادداشت کنید.