بودن در راه ساعت مچی
بودن در راه ساعت مچی
ساعت ها ممکن است گران شوند یا از اول گران هستند. دربارۀ این دو راه وجود ندارد. برندهای ساعت لوکس طبیعتاً تلاش خود را برای مشتریان مرفه هدف قرار می دهند. با این حال، متوجه شده ایم که بیشتر علاقمندان به ساعت مچی که با آنها آشنا می شویم، مشاغل بسیار منظمی دارند.
و با مشاغل بسیار منظم، درآمدهای بسیار منظمی نیز حاصل می شود. بنابراین، اگر به ساعت مچی علاقه دارید اما درآمد یک بانکدار وال استریت را ندارید، آیا روی یخ نازک قدم می گذارید؟ آیا بازی یک فرد ثروتمند را انجام می دهید؟
لازم نیست. اما برخی از دام ها وجود دارد که باید مراقب آنها بود. در این مقاله، ما میخواهیم ایدههایی را بررسی کنیم که میتوانید از آنها استفاده کنید تا مطمئن شوید که این سرگرمی عمدتاً پول محور تبدیل به یک بدهی نمیشود.
هیچ راه درستی برای حضور در ساعت وجود ندارد
رسانههای اجتماعی، مجلات تماشا، تماشای کتابها و وبسایتهایی مانند این همه بر نحوۀ درک ساعتها تأثیر میگذارند. آنها می توانند عالی باشند، دانش، الهام بخش و مکانی برای گردهم آمدن با افراد همفکر ارائه دهند. با این حال، برخی از خطرات نیز وجود دارد.
مسئله این است که میتوان این ایده را آسان کرد که مردم فقط ساعتها را چپ و راست میخرند و قرار است شما ساعتهای زیادی خریداری کنید و ساعتهای بسیار گرانقیمتی برای بوت کردن. شما با تصاویری از افرادی که جعبههایی پر از وسایل گرانقیمت را به رخ میکشند بمباران میشوید. مطمئن باشید، این تصویری واقع گرایانه نیست و مطمئناً آرزویی برای آن نیست.
حقیقت این است که هیچ راه درستی برای وارد شدن به ساعت وجود ندارد. اگر از نظر شما، علاقه مندی به ساعت به معنای خواندن تاریخچۀ توسعۀ توربیلون است در حالی که تنها ساعت خود، کاسیو F-91W را می پوشید، عالی است. شما مجبور نیستید تعداد زیادی ساعت جمع کنید و مجبور نیستید در بخش های خاصی “فارغ التحصیل شوید”.
یک کلکسیونر با بیست عدد پتک فیلیپ به هیچ وجه “در ساعت سازی بهتر از یک علاقه مند به یک سیکو” نیست. مطمئنم شما خودتان به این نتیجه رسیده اید، اما گاهی اوقات باید موارد بدیهی را بیان کنیم.
داشتن ساعت مچی به شیوه ای سالم از نظر مالی
در کودکی همیشه به ما می گفتند که هرگز نباید چیزی را که مطلقاً به آن نیاز نداریم با پول قرضی بخریم. من شخضا هنوز بر اساس آن عقیده زندگی می کنم. با این حال، به طور کلی، توصیه می کنیم که سرگرمی با پول شخص دیگری نداشته باشید.
این شامل خرید ساعت مچی در پرداخت ماهانه می شود. ما به شما نمی گوییم چگونه زندگی کنید، اما معتقدیم می توان گفت که هیچ ساعتی ارزش بدهکاری را ندارد. به یاد داشته باشید، اینها فقط اشیای کوچک براق هستند که ما از آنها لذت می بریم، هیچ چیز ارزش به خطر انداختن آزادی شما را ندارد.
فقط زمانی یک ساعت بخرید که کمی پول در اختیار داشته باشید و مانع چیز مهمتری نشود. همچنین (و این به نوعی در دنیای ما بحث برانگیز است)،و ارزش فروش مجدد را در نظر بگیرید. حتی اگر بتوانیم پول را از دست بدهیم، به این معنی نیست که باید. ما آنقدر ساعت داریم که بدانیم می توانیم به همان سرعتی که عاشق شدیم از عشق بیفتیم. اگر بتوانیم یک ساعت را نسبتاً سریع بدون از دست دادن یک تن تخلیه کنیم، ارزشمند است.
به هر حال، این یک سرگرمی مجاز است. با این وجود، از آنجایی که این موارد در رابطه با درآمد شما دارای ارزش بالایی هستند، اقدامات احتیاطی را انجام باید داد.
سایر جنبه های مالی که باید در نظر گرفته شود
چیزی که اغلب می بینیم و مردم آن را دست کم می گیرند، هزینۀ مالکیت ساعت است. برای شروع، خدمات منظمی وجود دارد که ساعت های مکانیکی به آن نیاز دارند. برای هر ساعت، این می تواند صدها یورو/دلار را هر پنج تا هفت سال به شما بازگرداند.
بنابراین، در حالی که یک جعبۀ 10 ساعتی گرانقیمت ممکن است جذاب به نظر برسد، این به راحتی 5 هزار یورو هزینه تعمیر و نگهداری منظم هر پنج سال را میطلبد. این یک سرگرمی است که هزینه آن 1000 یورو در سال است، حتی اگر چیزی بیشتر نخرید.
خطر مفقود شدن، سرقت و آسیب را به این موارد اضافه کنید و به سرعت متوجه می شوید که یک ساعت می تواند یک بدهی باشد. اگر بتوانید آن را بپردازید، بسیار خوب است، اما این چیزی است که باید قبل از پریدن به داخل و خرید ساعت یکی پس از دیگری در نظر گرفته شود. آیا می خواهید بیمه اضافی دریافت کنید؟ اگر چنین است، چه چیزی به هزینه مالکیت اضافه می کند؟
برای اینکار هر ماه مقدار کمی پول را کنار می گذاریم که به پارتیشن جداگانه ای از حساب پس انداز می رود. به این ترتیب، وقتی زمان خدمت فرا رسید، پول مورد نیاز را آماده خواهیم کرد و آنقدرها هم ضرری نخواهد داشت.
این ما را مجبور می کند که مجموعه خود را در نظر بگیریم. اگر بخواهیم یک ساعت دیگر اضافه کنیم، میانگین هزینه خدمات تخمینی 500 یورو را برمی داریم و آن را بر 60 (تعداد ماه های پنج سال) تقسیم می کنیم. از خودم می پرسم: آیا حاضرم ماهانه 8.33 یورو دیگر به صندوق خدمات ساعت خود اضافه کنم؟ اگر چنین است، من آن انتقال را خودکار می کنم.
مسلما، این ممکن است کمی مبهم یا بیش از حد محتاطانه به نظر برسد، اما به من آرامش می دهد. همچنین را مجبور می شویم که در مورد هزینه های واقعی یک ساعت با خودم روراست باشیم. مسافت پیموده شده شما، البته، ممکن است متفاوت باشد.
بودن در راه ساعت مچی
همه موارد فوق کاملا شخصی است. اگر حامی به نظر می رسد، لطفاً بدانید که ما آن را دقیقاً با نیت مخالف نوشتیم، به این امید که رهایی بخش باشد. تعقیب ساعتهای گرانتر یک راه تضمینی برای ناتمام ماندن برای همیشه است.
من گاهی اوقات از نحوۀ خسته کننده ای که در آن “دنیای ساعت” از یک ساعت 20 هزار یورویی دیگر صحبت می کند شگفت زده می شویم حتی اگر نمی توانیم چنین ساعت هایی را بخریم. بنابراین احساس می کنیم باید در آینه نگاه کنیم و نقش خود را در عادی سازی چنین خریدهایی در نظر بگیریم. اینها عادی نیستند و نباید باشند.
اگر بخواهیم هر یک از ما میتوانیم در مورد ساعتهای دیجیتال پلاستیکی به همان اندازه که در مورد تکرارکنندههای دقیقه پلاتینیوم بنویسیم. امیدواریم بتوانیم اشتیاق خود را در مورد هر دو به شکلی خوب و بدون فضولی یا خودنمایی به اشتراک بگذاریم.
و ما امیدواریم که دامنۀ وسیع موضوعات ما خوانندگان را برانگیزد تا به روشهای منحصر به فرد خود و بدون احساس اصرار برای همراهی با جونزها به ساعتها علاقهمند شوند.
چگونه مطمئن می شوید که این سرگرمی دوست داشتنی باقی بماند؟ ما مشتاق خواندن نکات شما هستیم، پس لطفا آنها را در نظرات زیر به اشتراک بگذارید!